32

معاهدۀ گَندُمک ۱۸۷۹ میلادی

از کتاب: تاریخ تجزیه شاهنشاهى افغان

(یا قرار داد منحوس تجزیۀ ولایات شرقی افغانستان بین امیرزاده یعقوب خان و نمایندۀ انگلیس)


حدود (۱۲۹۰هـ) در تاریخ افغانستان زمان فتنه و آشوب سیاسی است دراین وقت روابط امیر شیر علی خان با هند بریتانوی سخت پیچیده بود و با وجودیکه سید نور محمد شاه صدر اعظم افغانی در کانفرانس های متعدد شمله و پشاور با نمایندگان انگلیس به مذاکره پرداخت و برای عقد یک معاهده آبرومندانه سعی کرد، باز هم این آشفتگی اوضاع از بین نرفت و بالآخر دولت روسیه خیوا را بگرفت و یک نفر سفیر خود جنرل ستیلاتوف را به کابل فرستاد، دولت هند بریتانوی ازین خطر سخت بترسید و پالیسی معروف پیشرفت را بر افغانستان عملی


داشت و از ۲۰ نومبر ۱۸۷۸م از راه های خیبر و کُرم و بولان با عساکر مجهز حمله کرد. امیر شیر علی از کابل به مزار رفت و در آنجا به جهان دیگر خرامید (۲۹) صفر (۱۲۹۶هـ /۱۸۷۹م) و بجایش در کابل امیر زاده یعقوب خان پسرش نشست، این امیر زاده که پادشاه مُسَلّم تمام مملکت ،نبود در حالت اضطرار و تهلکه به قرارگاه لشکری انگلیس در گندُمک1 شرقی کابل برده شد و از و برین معاهده ننگین امضا گرفتند (۲۶ می ۱۸۷۹م/۴ جمادی الثانی ۱۲۹۶هـ) در حالیکه چند ماه بعد ملت افغان بر این امیر زاده و اعوان و انصارش و بر لشکریان انگلیس شوریدند و همه را به هند فراری کردند، بنا بران این معاهده اعتبار حقوقی نخواهد داشت، ولی در تاریخ افغانستان لکۀ ننگین و سیاسی است. ترتیب دهندۀ این قرار داد سیاه سر لویس کیو ناری بود که چند ماه بعد در بالا حصار کابل از طرفِ ملیوّن افغان انتقاماً در آتش سوختانده شد.


مواد معاهدۀ گندمک

۱- از روز تصدیق این قرار داد بین مملکتین صلح و دوستی بر قرار می شود.

۲- ولایت شالکوت و پشین تا کوه کوژک علاقه کرم تا ابتدای جاجی و درۀ خیبر تا بکنار شرقی هفت چاه و لندی کوتل با انگلیس واگذار شود، اما واگذاری سه علاقه (کرم، پشین، سیبی) دائمی و قطعی نبوده، و از مایملک محروسه امیر بطور قطعی جدا شناخته نمیشوند بلکه مالیات آن هم بعد از وضع مصارف به امیر داده خواهد شد، اکنون تنها اداره و حمایت آن تعلق به انگلیس خواهد داشت و اداره نگهداشت خیبر و میچنی وظیفه افغان ها است2.

۳-برای تقویت امیر و اجرای این قرارداد سالانه شش لک کلدار به افغانستان پرداخته میشود. ۴- امیر برای حسن مواصلات و بهبود ،تجارت راههای تجارتی را اصلاح میکند ، و آنرا مامون نگه میدارد، و این کار بمشوره و امداد بریتانیه صورت خواهد گرفت.

۵- دولت هند بریتانوی، سیم تلگراف را از کُرم تا کابل امتداد میدهد و حفاظت آن بر ذمتِ حکومت افغانستان خواهد بود.



۶- تجارت بین مملکتین آزاد باشد.

۷- یک نفر انگلیس بحیث نمایندۀ  سیاسی هند بریتانوی در کابل اقامت خواهد داشت و اکنون سر لویس کیوناری به این عهده مقرر است ،در دیگر نقاط سرحدی اگر لازم دیده شود، نمایندگان مسلمان تعیین خواهند شد.

۸- امیر حفاظت جان و مال و عزت نمایندگان انگلیس را به عهده گرفته و بریتانیه تعهد میکند که نمایندگان وی بامور داخلی افغانستان مداخله نکنند.

۹- بعضی اشخاص مخالِف امیر ،از قبیل سردار ولی محمدخان بن امیر دوست محمد خان که به ا نگلیس پناهنده شده اند، و با عساکر انگلیسی میباشند امیر ایشان را عفو کرده و تنخواه شان را بر قرار میسازد و جایداد این اشخاص ضبط نمیشود.

 اگر به افغانستان باشند و یا به هند بروند آزاد خواهند بود، و امیر عفو عمومی را اعلان خواهد کرد.

١٠- لشکر بریتانوی افغانستان را تخلیه نموده و در آینده جز به خواهش حکومت افغانستان برای دفع خصم به این مملکت داخل نخواهند شد، و همینکه کار تمام شود عقب کشیده خواهند شد.

۱۱- حکومت افغانستان در امور خارجی خود بدون مشورۀ انگلیس با دول دیگر داخل مراودات نخواهد شد، و بدون تصویب انگلیس با دول خارجی جنگ نخواهد کرد.3

(ص ۲۳۹، افغانستان در قرن نزدهم، طبع کابل)

ترجمۀ متن انگلیسی معاهدۀ گنُدمک

کتابی مهم و مصور دارای نقشهای مفصل جنگی به سال ۱۹۰۸م در لندن طبع شده بنام:

The Second Afghan War ۱۸۷۸-۸۰. Abridged official accounts produced in the intelligence branch, Army Headquarters India, London ۱۹۰۸.


جنگ دوم افغان ۸۰/۱۸۷۸ که مبنی است بر رویدادهای رسمی شعبۀ استخبار عسکر هندوستان، و تمام وقایع این جنگ از ابتداء تا انجام آن در ضمایم اخیر این کتاب متن انگلیسی معاهدۀ گندمک آمده که ما ترجمه آنرا عیناً درج میکنیم و با متن فارسی ایکه نویسنده افغانستان در قرن نوزدهم نوشته مغایرت زیاد دارد. به هر صورت متن انگلیسی آن موثق تر و معتبر تر است.

این کتاب علل جنگ دوم افغان را صرف عقد رابطه امیر شیر علی خان با روسیه میداند، و گوید که بسال ۱۸۷۸م میشن روسیه به کابل آمد و در اروپا هم روابط سیاسی بریتانیه و روسیه بهم پیچیده و آشفته بود، و احتمال اعلان جنگ ،میرفت بنا بران حکومت هند ارسال منشی را به کابل لازم دانست و سر نیول چمبرلن در ستمبر ۱۸۷۸م به این کار گماشته شد، ولی هیئت ارسالی پیشقدم این میشن که به قیادت میجر کیوگناری بکابل میرفت، در علی مسجد از طرف حکام افغانی باز داشته شد، بنا بران حکومت هند اولتیماتومی را به مضمون ذیل با امیر و مردم افغانستان داد و جواب آنرا تا ۲۰ نومبر ۱۸۷۸ خواست:

ترجمه مضمون اولتیماتوم

" کمپ لاهور ۲۱ نومبر ۱۸۷۸م از ویسرای هند با امیر شیر علی خان کابل و سرداران و رعایای وی و تمام مردم افغانستان! ده سال گذشته که امیر شیر علی خان بعد از منازعات طویل بالآخر توانست که خود را بر تخت کابل قرار دهد. در انوقت اقتدار وی هنوز پخته نبود و دوام آن نیز یقینی نه امیر در چنین وقتیکه از طرف دولت بریتانیه به پول و اسلحه تقویه میشد خواهش ملاقات ویسرای هند را نمود و آرزوی وی صمیمانه بر آورده شد و پذیرائی شاهانه و احترام کارانه ازو به عمل آمد و با ویسرای در امباله دیدار کرد و هر قدر تقویتی که خواست در بارۀ آن به وی یقین داده شد. ولی امیر امداد و اسلحه و امداد نقدی را بیش از آنچه در خور بود بخواست خواهشهای نیک دولت بریتانیه که محترمانه مقام امیر را اعتراف می نمود، مادتاً  نیز امیر را نیرومند کرد و وقتیکه به کشور خویش باز گشت وضع او خیلی محکم شد، و اقتدارش پخش گردید، و در قبال خواهشهای نیکوی دولت ،بریتانوی اسلحه زیادی را طور تحفه گرفت، و در نتیجه این تقويت ها کشور وی از طرف امپراطور روسیه نیز بین خانی های بخارا و خوقند بطور مثبت و مجزا شناخته شد، و سلطۀ وی بر واخان و بدخشان که از طرف روسیه مخالفت آن میشد نیز بالآخر رسماً اعتراف گردید. رعایای وی در سر تا امپراطوری هند به تجارت آزاد مجاز شدند و از تمام تحفظات حکومت هند برخوردار گردیدند، که در تمام قلمرو بریتانیه، بایشان به سهولت و عدالت رویۀ خوبی بعمل آمد ولی امیر تمام این مهربانیها (؟!) را بعکس مقابله کرد، و علناً اظهار اختلاف و دشمنی نمود اقتدار وی بر بدخشان در اثر مساعی دولت بریتانیه میسر گردید ولی وی گذر مامورین دولت بریتانیه را که از یکی از حکومتهای مجاور براه همین ولایت باز میگشت مانع آمد و نیز راههای هند و افغانستان را بروی سوداگران بریتانوی بست با رعایای بریتانیه رویه ناگواری نمود و اجازت داد که اموال سوداگران بریتانوی در قلمرو وی غارت شود.

و نگهبانی ایشان را ننمود و با تمام رعایای خود که بداشتن روابط با دولت بریتانیه مظنون بودند، بستم و جفا کاری پیش آمد، بلکه بعضی را بکُشت و به قول و عمل جنون مذهبی مردم را بر انگلیس بر انگیخت و با امپراطوری هند پیکار آغاز نهاد. تمام گماشتگان بریتانیه را از مستملکات خود کشید و یک جمعیت اعزامی را که از طرف ویسرای حامل پیامهای دوستانه بود از رفتن به کابل باز داشت و تمام مساعی دوستانه بریتانیه را در راه یگانگی ناکام گردانید، در حالیکه سفارت روسیه را در کابل بخوبی پذیرفت و استقبال مجللی نمود. این تمام اعمال در وقتی انجام یافت که از نقطۀ نظر اوضاع خطرناک سیاسی یورپ دراین وقت معنی خاص دارد و روابط سیاسی انگلستان با روسیه خیلی آشفته است. امیر این کار را عمداً ازینرو میکند که میداند: روسیه با انگلستان رقابت خاصی دارد و میخواهد که اقتدار خود را در سایۀ اثر روسیه بسط و دوام دهد همین اکنون سفارت روسیه در پایتخت او نشسته است ولی امیر یکنفر سفیر درجه اعلای ما را که حامل پیامهای مهمۀ ویسرا بود رد کرد! چون دولت بریتانیه از مصایب جنگ و عنادت بیزارست برای دفعه اخیر نیز با امیر موقع د داد، تا از اعمال ناجایز خود بر گردد ولی متأسفانه سودی ،نبخشید دولت بریتانیه میخواهد که سرحدات هند را در حالت دوام دوستی با مملکت شما که خواهان استقلال آن است حفظ کند و شاهی شاهزادگان آنرا هم نگهدارد، بر همین اساس دولت بریتانیه با امیر شیر علی خان نیز ادامه روابط دوستانه و صمیمانه ای را که به نفع مملکتین است میخواست ولی به توهین علنی مقابله شد. امیر شیر علی خان تحمل طويل دولت بریتانیه را ضعف تلقی نموده و عامداً و قاصداً  برافروختگی ها اقدام کرد ولی دولت بریتانیه با سرداران و مردم افغانستان نزاعی ،ندارد با عمال کنونی امیر مسئول نیستند، چون گناهی ندارد پس دولت بریتانیه بر آزادی ایشان دستی نمی یازد و صدمه و اذیتی نمیرساند، و نیز دولت بریتانیه مداخله هیچ قوه اجنبی را در موارد داخلی افغانستان متحمل نخواهد شد البته مسئولیت اینکه دوستی را پدرود گفته و دشمنی ملکه هند را بر گزیده است تنها بدوش امیر شیر علی خان است و بس 

"(ضمیمه ۲ کتاب مذکور) چون این بهانه جوئی بیش نبود، بنا بران عساکر انگلیسی را امر شد که بتاریخ ۱۹ نومبر بشرح ذیل آماده حمله شدند: ۱- ستون کُرم به قیادت میجر جنرل رابرتس Roberts (۱۱۶) نفر افسر، و (۶۵۴۹) افراد، با ۱۸ عدد توپ.

۲- کالم ملتان که بعداً ستون کندهار نامیده شد بقیادت لفتیننت جنرل ستيوارت stewart (۱۸۷) نفر افسر، و (۷۱۱۷) افراد، و (۶۰) توپ. ۳- عساکر کویته که کالم اول کندهار نامیده میشد بقیادت میجر جنرل بیدولف Biddah (۷۸) نفر افسر، و (۵۴۸۲) نفر با (۱۸) توپ. ۴ - قوای وادی پشاور به قیادت لفتیننت جنرل سر سام برون Sam Browne (۳۲۵)  نفر افسر و (۱۵۸۵۴) نفر، با (۴۸) توپ.

جمله این چهار قلم (۷۰۶) نفر افسر و (۳۵۰۰۲) نفر با (۱۴۴) توپ.

علاوه برین: ۵- کالم دوم خاص کندهار بتاریخ ۲۷ نومبر ۱۸۷۸ (۵۳) نفر افسر، و (۳۸۱۷) ،نفر با (۲۴) تو ۶- ملحقات لشکر پنجاب در دسمبر ۱۸۷۸ع (۷) افسر، و (۴۴۷۱) نفر با (۱۳) توپ.

که مجموعۀ همۀ عساکر متجاوز (۴۳۲۹۰) نفر با (۷۶۶) افسر و (۱۸۱) توپ باشد، همه عساکر بریتانوی تفنگ نوع مارتینی Martini و عسکر بومی هندی تفنگ سنایدر Sneider داشتند و مراکز ریلوی هم جیلم و سکهر بود (ص ۱۳) اما بالمقابل قراریکه وزارت خارجه و مراکز نظامی هند اطلاع گرفته بود امیر (۲۰) هزار لشکر منظم در کابل و (۶) هزار در کندهار و (۲۵) هزار هم در هرات و ترکستان داشت با (۱۳۲) توپ ،صحرائی و (۱۰۸) توپ جبلی، و (۴۲) توپ گاوی و (۱۲) توپ پیلی که جمله (۳۲۴) شود. اسلحۀ لشکر امیر عبارت بود از تفنگ های Enfield و Tower و نیز (۵) هزار تفنگ سنیدر که حکومت هند داده بود با (۴) هزار تفنگ ساخت مقامی.

گفته میشد که امیر یک لک لشکر مسلح ملی غیر منظم در کابل دارد و نیز سی هزار عسکر ریزرو در کابل موجود است (ص۱۴)

برای گذشتن از معبر خیبر بایست به قبایل رشوت داد، در جنگ اول افغان کلنل میکیسن MacKeson در حدود یک لک و ۲۵ هزار روپیه سالانه به اینکار مصرف میکرد ولی امبار میجر کیوگناری با ملکهای قبایل چنین موافقه کرد: ۱- کوکی خیل ۱۳۰۰ روپیه (۲) ملکدین خیل ۱۳۰۰ (۳) زخه خیل ۱۳۰۰ (۴) سه پا ۱۳۰۰ (۵) قمبر خیل ۵۰۰ (۶) کمری ۲۵۰ این شش قبیله افریدی اند (۷) شنواری ۱۳۰۰ جمله ۷۲۵۰ که سالانه (۸۷) هزار روپیه شود. علاوتاً برای سلطان ملکدین خیل ۲ هزار و برای خواص خان زخه خیل ۱۲۰۰ روپیه معاش خاص سالانه مقرر شد (ص ۱۵). به تاريخ ۳۰ نومبر ۱۸۷۸ مکتوبی از طرف امیر شیر علی خان رسید، که دران به آمدن میشن بریتانوی با ۲۰-۳۰ نفر محافظ موافقه کرده بود ولی عساکر انگلیسی (۷۶۹) نفر بقیادت بریگدیر جنرل تتلر Tytler و (۱۳۲۹) نفر به قيادت بریگدیر جنرل دورین Doran به تاریخ ۱۹ دسمبر ۱۸۷۹ع بر جلال آباد پیش رفتند و به مجرد وصول آنجا خبر رسید، که امیر به تاریخ ۱۳ دسمبر از کابل به صوب ترکستان با باقیمانده میشن روسیه حرکت کرد. این خبر از طرف غلام نقشبند خان  رسالدار متقاعد و وزیر مدنیت بریتانیه در کابل تصدیق شد و متعاقباً امیر شیر علی خان به تاریخ ۲۱ فروری ۱۸۷۹ در مزار شریف بمرد (ص ۵۴). مکتوب تاریخی دو شنبه ۳ می ۱۸۷۹ مطابق ۱۰ جمادی الاولی امیر یعقوب خان بنام کیوگناری بذریعهٔ منشی بختیار خان رسید که دران مراتب خواهش مودت را اظهار کرده و گفته بود که باید با افسران بریتانوی ملاقات نماید، که مطابق آن ملاقات امیر از ۱۰می  تا ۲۶ می در گندمک دوام داشت و معاهدۀ گندمک هم امضا شد یک نفر معاون افسر سیاسی که مستر جنکنز Jenkens نامداشت متن معاهدۀ را به شمله برده که ویسرای انرا بتاریخ ۳۰ ماه مذکور تصدیق کرد، و در دربار عمومی سفید سنگ مورخه ۶ جون به امیر سپرده شد.

ترجمۀ متن انگلیسی

معاهدۀ گندمک ۱۸۷۹م

این قرارداد بین حکومت بریتانیا و هز هائنس امیر محمد یعقوب خان افغانستان و مربوطات آن، در گندمک بتاریخ ۲۶ می ۱۸۷۹ عقد شد. والاحضرت امیر محمد یعقوب خان از طرف خود و میجر کیو گناری مامور سیاسی به وظیفهٔ خاص از طرف حکومت بریتانیا در حالیکه از جانب رایت آنریبل ویسرا و گورنر جنرل هند (بالقاب) دارای اختیارات تامه بود، برای اعادۀ صلح و تشیید روابط دوستی بین حکومت بریتانیا و هز هائنس امیر محمد یعقوب خان افغانستان و مربوطات آن، مواد آتی بر معاهده و موافقه کردند:

مادۀ اول: از روز مبادلۀ مواد مصدقه این ،معاهده بین حکومت بریتانیا و والا حضرت امیر افغانستان و مربوطات آن و نیز جانشینان وی صلح دائمی و دوستی بر قرار خواهد بود. 

مادۀ دوم: بعد از مبادله و تصدیق این معاهده والاحضرت امیر افغانستان و مربوطات آن عفو عمومی و کاملی را راجع به آن اشخاص رعیت اعلام میدارد، که در حین جنگ با قوای بریتانیه مراوده و همکاری داشته اند، و تمام چنین اشخاص از هر مرتبه ایکه باشند، از هر نوع جزا و اذیت تماماً و کاملاً محفوظ خواهند بود و هیچ گونه مسئولیتی نخواهند داشت. 

مادۀسوم: والاحضرت امیر افغانستان و مربوطات آن موافقه کردند که تمام روابطِ خود را با ممالک خارجه، موافق مشوره و خواهش حکومت بریتانیه ادامه دهند، والاحضرت امیر بدون صوابدید دولت بریتانیه با احدی از ممالک خارجه معامله ای را نخواهد کرد و نیز با ممالک خارجه بدون مشوره بریتانیه داخل جنگ نخواهد شد. بالمقابل دولت بریتانیه همواره امیر را در مواقع تهدیدات خارجی به پول و لشکر تقویه خواهد کرد و به هر طوریکه لازم دیده شود، به تقویه امیر خواهد ،کوشید و وقتیکه عساکر بریتانیه برای دفاع حملات خارجی به خاک افغانستان داخل شوند، بعد از انجام این مقصد، بزودی به قرارگاهای خود در خاک بریتانیه عودت خواهند نمود.

مادۀ چهارم: برای دوام روابط مستقیمه و حسنه ایکه اکنون بین دولت بریتانیه و والاحضرت امیر افغانستان موجود است، و نیز جهت حفظ سرحدات مملکت امیر موافقه ،شد که یک نفر نمایندۀ بریتانیه در کابل با یک عدۀ مناسب محافظین در موقعی اقامت نماید که در خور شان و شکوه وی باشد برین نیز موافقه به عمل می آید که دولت بریتانیه حق خواهد داشت که نماینده خود را با عده مناسب محافظین در سرحدات افغانی به هر جاییکه لازم بیند و طوریکه مورد دلچسپی طرفین باشد عند الوقوع وقایع مهمۀ خارجی تعیین نماید والاحضرت امیر افغانستان نیز از طرف خود نماینده ای را بدربار ویسرا و گورنر جنرل هند خواهد فرستاد و همچنین نمایندۀ خود را در نقاط دیگر هند که موافقه طرفین بران حاصل آید، گماشته میتواند. 

مادۀ پنجم: والاحضرت امیر افغانستان و مربوطات آن حفاظت جان و رعایت احترام نمایندگان بریتانیه را در قلمرو خویش، التزام می نماید. دولت بریتانیه نیز بسهم خود قبول میکند که نمایندگان وی به نحوی از انحاء، در اداره داخلی مقبوضاتِ والاحضرت امیر مداخله نه کنند. مادۀ ششم: والاحضرت امیر افغانستان و مقبوضات آن از طرف خود و جانشینانش قبول میکند، که به امور تجارت صلح

جویانۀ تبعۀ بریتانیه در داخل خاک خود عایق و مانعی را بوجود نخواهد آورد و موافق اجازت دولت بریتانیه و موافقت نامه هائیکه متساویاً بین حکومتین در آینده به هر عصر و زمان منعقد میگردد، رفتار خواهد شد.

مادۀ هفتم: برای اینکه همواره شوارع تجارتی بین مملکت بریتانیه و کشور والاحضرت امیر افغانستان گشاده باشد، و مانعی اندرین راه نیفتد، والاحضرت موافقه مینماید که توجهات عمیق خود را به حفاظت تجار و سهولت عبور اموال التجاره از راههای گمرکی افغانستان معطوف دارد. این راه ها بایست که برای رفاه عامه و ترقی امور حمل و نقل موافق خواهش حکومتین ترقی بنماید و حفظ و آباد گردد و درین باره تصمیم نام های مالی نیز حکومتین بر اساس تساوی بوجود آورده شود که بذریعهٔ آن راههای مذکوره به خوبی محفوظ بوده و محصولاتی هم بر تجاریکه از ان استفاده میکنند وضع گردد و نیز برای ادامۀ تجارت با مقبوضات والاحضرت امیر و گذرانیدن اموال التجاره ازان خاک، بایست معاهدۀ علیحده تجارتی در مدت یک سال طوریکه اوضاع مملکت تقاضا کند عقد گردد و تمام این مواد دران توضیح یابد.

مادۀ هشتم: برای تسهیل مخابرات بین مملکتین متحدین و جهت اصلاح روابط تجارتی حکومتین موافقه شد که یک لین تیلگراف از کرم به کابل به مصارف دولت بریتانیه تمدید شود و امیر افغانستان حفاظت آیندۀ این لین تلگرام را التزام میکند.

مادۀ نهم: نظر به تجدید روابط دوستانۀ متحدانه حکومتین که بر اساس این مواد بنا یافته و بعد ازین هم دوام خواهد کرد، دولت بریتانیه شهرهای کندهار و جلال آباد را با تمام اراضی ملحقۀ آن که اکنون در تصرف عساکر بریتانیه است به والاحضرت امیر افغانستان و مربوطات آن باز میگذارد ولی اضلاع کرم و پشین و سیبی ازان مستثنی است والاحضرت امیر افغانستان و مربوطات آن موافقه میکند که اضلاع کرم و پشین و سیبی، موافق بر تحدیدیکه در جداول منضمه بعمل آمده در تحت کنترول اداری و حفاظت دولت بریتانیه بماند و توضیح می شود: که اضلاع مذکوره بعد ازین در حدود پادشاهی افغان به شمار نمی آید ولی مالیات این اضلاع بعد از تسلیم اداره آن، به والاحضرت امیر اداء خواهد شد و نیز دولت بریتانیه کنترول درۀ خیبر و درۀ میچنی که بین پشاور و جلال آباد افتاده است با تمام روابط قبایل آزاد که با این معابر رابطه مستقیم دارند، بدست خواهد داشت.

مادۀ دهم: برای مزید تقویۀ والاحضرت امیر و دوام سلطۀ جایز وی و نظر به مؤثر ساختن مقاصد و مواد این عهد نامه، دولت بریتانیه موافقه مینماید که سالانه مبلغ شش لک روپیه را بوالاحضرت امیر و جانشینان وی طور تنخواه و مدد معاش ادا نماید.

در گندمک بروز ۲۶ مئ ۱۸۷۹ مطابق ۴ جمادی الثانی ۱۱۹۶ هجری عقد شد.

مهر: امیر محمد یعقوب خان

مهر: ن، کیو گناری ،میجر، آفیسر سیاسی بماموریت خاص

مهر: لیتون

از صفحه ۶۴۱ تا ۶۴۴ کتاب جنگ دوم افغان ضمیمه نمبر ۵ کتاب، طبع لندن ۰۸ ن ١٩٠٨ع)