السابع ناشر النعم
از کتاب: طبقات ناصری (جلد ۱/۲)
، فصل طبقه ۶
، بخش تبایعه
01 January 1280
وهو ناشر، بن عمر بن عمر، بن سراحیل، بن الحارث الرایش بود، ( بعد ) از بلقیس که دختر عم او بود بر تخت یمن نشست، او را ناشر النعم ( ۳ ) بجهت آن نام نهادند که با خلق ممالک خود انعام بسیار کرد، و اهل یمن و ممالک خود را جمع گردانید و دست اعدا ا یشان کوتاه کرد، و لشکر ها در حد مغرب چندان میبرد ، که ( از ) آبادانیهاء مغرب و جنوب بیرون رفت، و در بیابان بموضعی رسید، که رودی از ریگ میرفت . چون هیچکس از آدمیان بدان موضع نرسیده بودند، مردی را ا اقرباء خود عمرو نام که بس دلیر بود بفرمود تا در ان ریگ رود بجهت راه بردن، آن مرد غرق گشت
ناشرالنعم بفرمود: تا بتی ساختند از زر و مس، بران بت بنوشتند که: لیس ورائی مذهب ( ۴ ) معنی آن باشد: که ورای من راهی نیست از انجا باز گشت، به یمن آمد، و مدت ملک او هفتاد و پنج سال بود.