138

لذت فقر

از کتاب: مجموعهٔ اشعار استاد خلیلی

لذت فقر از حریم شاه نتوان یافتن

یوسف دل دربین این چاه نتوان یافتن 

صرف شد عمر گرانمایه به میل این و آن

یک نفس در زندگی دلخواه نتوان یافتن

هر یکی مارا براهی برد و منزل دور ماند

جاده چون بسیار گردد راه نتوان یافتن

چشم برهم نه که در غفلت بود آسودگی

خواب راحت بادل آگاه نتوان یافتن

عمر آخر گشت و شام تیره ی ماطی نشد

یک سحر در این شب کوتا نتوان یافتن 

سوختن در عشق تو خوشتر بود از لطف غیر

گرمی خورشید از صدماه نتوان یافتن

جده ۱۳۴۶