32

عزیر علیه السلام

از کتاب: طبقات ناصری (جلد ۱/۲) ، فصل اول ، بخش انبیاء
01 January 1280

عزیر بن سارما(۱)چون از بخت نصر خلاص یافت،و به بیت المقدس می آمد،و با اون سله(۲)انجنیر بود قدری شیر و در از گوشی،آن خرابی دید،درخاطرش آمد:که زنده گردانیدن اینها چگونه باشد؟حق تعالی در سایۀ درختی که او بخفت،صد سال او را در خواب بداشت،چون بیدار شد،پنداشت که یک روز یا بعضی از روز خفته است حیرت کرد،در آن خر و شیر و انجنیر نگاه کرد، برقرار خود دید،و در از گوش ریزه ریزه شده،حق تعالی در پیش او زنده گردانید،باز آمد و توریت را جمله املا کرد،تا بی نقصانی بنوشتند.