138

حضرت شیخ ابو الحسن خرقانی

از کتاب: سلطنت غزنویان ، فصل عرفا

این عارف بزرگوار در (۳۴۸) در خرقان که یکی از قرای بسطام است متولد گردیده و چنانکه نگاشتیم سلطان محمود چون از جنگ خوارزم پیروز شد و آوازۀ حق شناسی و خداجوئی و کرامات شیخ را شنید بخرقان آمد تا با شیخ ملاقات نماید و از کرامات وی مستفید شود شیخ فریدالدین عطار در تذکرة الاولیا  شرح این ملاقات را چنین نگاشته :

چون سلطان در خرقان آمد و یکی دو روز بیا سود کسی را نزد حضرت شیخ فرستاد و گفت برو و شیخ را ترغیب کن که بملاقات ما آید اگر نیامد این آیت برخوان (اطیعوا الله واطیعوا الرسول، واولى الامر منکم ) فرستاده بیامد و پیغام گذارد شیخ عذر خواست وی آیت بر خواند شیخ گفت ما چندان در اطیعوا الله مصروفیم  که هنوز به اطیعوالرسول نرسیده ایم تا چه رسد به اولی الامر.

سلطان لباس سلطنتی را بر ایاز پوشانید وخود در لباس اسلحه داران براه افتاد و ایاز را امر داد که پیشتر از خودش باشد چون بخدمت رسید شیخ با ستقبال ایاز بر نخاست و در وی ننگریست و دست سلطان را گرفته گفت آنرا که بر خلق جهان پیشی داده اند توئی پیش آو بنشین سلطان در تعجب شد و بنشست و چند ساعت در خدمت شیخ بود و از مواعظ وحکم وی مستفید شد چون بر خاست بدرۀ زر نزد شیخ گماشت و التماس نمود که شیخ آنرا قبول کند شیخ پاره جوین که از خوراک خودش بود نزد سلطان گذاشت که بخورد سلطان هر چه کوشید نان از گلویش فرود نرفت شیخ چنانکه این لقمه ترا گلو گیر میشود این بدره ما را در گلو فرو بندد آنرا به مستحقان بخش کن شیخ از اکابر مشایخ کرام است و سلطان را باوی سر احترام و اخلاص بوده است و در سال (٤٢٣) وفات نموده است .