الیناها
الیناها (نورستانی ها) قبیله مهم دیگر ویدی است که جنگ "ده ملک" آنها را معروف ساخته و با پکتها و دیگر قبایل معروف ویدی آریانا به تبلیغ "ویسوامیترا" ریشی دانشمند جبهه بهاراته را تقویت بخشیدند. قراریکه در ترجمه بعضی پارچه های سرود پیشتر دیده شده البناها غیر از جنگ "ده ملک" در دیگر مواردهم در سرودها اسم برده برده شده اند و پیوستگی آنها با پکتها و گنداری ها و دیگر قبایل چه از روی مسکن و چه از روی نصب العین ومفاد و چه از حیث " تذکرات سرود در عصر ویدی ثابت است.
الیناها یا نورستانی ها در گوشه شمال شرقی آریانا دره های صعب العبور و مرتفع هندوکش جنوبی را اشغال کرده و از همان زمانه های عصر ویدی که قبایل بیشتر بجاهای خود مستقر شده اند تا حال بجای خویش باقی مانده اند. الیناها چون در دره های خیلی دشوار گذار زندگانی داشته و دارند و قطعه مسکونه آنها از راه های بزرگ رفت و آمد کناره افتاده در مرور زمانه تماسشان با سایر قبایل بیش از بیش کم شده و از همین جهت است که ممیزات عرق وزبان و کولتور وعرف وعادات قدیم آریائی در میان آنها خوب تر محفوظ مانده و ازین جهت بعضی از مدققین ایشان و باشندگان شغنان و روشان و بعضی حصص دیگر بدخشان و پامیر را از روی عرق به صفت "هو موالپینوس" یعنی "آریائی های کوهی" یاد میکنند بعضیهای دیگر ایشان را در قطار "داردها Dards" می آرند و داردها از اقوام خیلی قدیم کشور ما بوده و در حاشیه شمال شرقی آریانا سکونت داشتند و هنوزهم در علاقه های دشوار گذار نورستان و چترال و داردستان زندگانی دارند. پلینی از ایشان بنام "دارد Daraae" صحبت کرده و غیر از "دادیک" هائی میباشند که احفاد آنها امروز بنام تاجیک موسوم اند.
بهر حال الیناها خون وممیزات آریائی را بوجه احسن محافظه کرده و مطالعه حیات وعرف و عادات و زبان آنها روشنی های بزرگی در تاریخ قدیم کشورما می اندازد و جا دارد که برای معرفی آنها و کولتور و مدنیت قدیم شان آثار جدا گانه و مستقلی نوشته و نشر شود. آنچه ما از کولتور و ثقافت آریائی خبر داریم و در جای معینش درین فصل خواهیم نگاشت آثارش بارز در میان احفاد این قبیلهٔ نامی دیده میشود.
واله "دو پوسن" فرانسوی اظهار میدارد که از روی بعضی علایم چنین معلوم میشود که "داردها" یا "داراداها Daradas" از زمان های خیلی قدیم از جای خود شور نخورده اند. زبان آنها خیلی قدیم است و بعضی کلماتی دران یافت میشود که شکل "ویدی" را محافظه کرده است. زبان ایشان را "گریرسن" زبان "پیساکا" نامیده و علت آن این است که شباهت زیاد بیکی از پراکریت هایی دارد که در کتب صرف و نحو هندی بنام "پیساکا" خوانده شده ولی بصورت عام تر زبان آنها نزد علماء بزبان "دارد یک" شهرت بیشتری یافته.