غرغښت یا گرشاسب

از کتاب: غرِغښت یا گرشاسب

غښتلی غرغښت و پهلوان گرشاسب ، هر دو یک شخصیت باستانی کابل اند ، غرشسپه و گرغښت ، گرشسب ، گرغسب و غرشست ، غرشسب ، غرغښت ، غشتلی و الفسانه های ملی ، غرغښت قهرمان ملی ، یک تن از اجداد سه گانه بابای ملت ، گرشاسب در مآخذ قدم اوستائی ، غرغښت یعنی صاحب اسب تندرو کوهی ، سام و دیدن موکل با (ژنی) کوه های افغانستان در (البرزکوه) ، اساطیر و بابا ، قهرمان هائیکه بابا ، جد یکی از نیکه گان سه گانه ، از زیره سیستان تا کوه های شمشاد ، (بتنتن) (غرغښت) (سربن) یا (بتنی ) (غرغښتی) (سربنی) یا (اتریت) (گرشاسب) (سرند) ، (اتریت) در اوستا پسر (ساما) است ، (ساما) پسر (شم) میباشد سلسله نسب آنها بعد از سه پشت : تورک شیدسب ، تورک به جمشید میرسد ، (گرشاسب) برادر (در وخشه ، گرشاسب قاتل گنداریوا) یعنی پهلوان گندهاری ، (دارمستتر) فرانسوی گرشاسب را پهلوان کابل میشمارد ، گرشاسب در اوستا و رستم در شاهنامه ، گرشاسب و رستم پهلوانان کابل ، فریدون یعنی (تریتون) ، کابل ، زابل ، خراسان و سیستان را به (نریمان) می سپارد ، گرشاسب و حیات جاویدان طبق افسانه قدیم قصه زن جادوگر ، گرشاسب قرار یکی از افسانه ها در دخمه در شمال کابل بخواب رفته ، ریگ روان ، ده سبز ، بامیان .