32

غلام بچگان دربار

از کتاب: جنبش مشروطیت در افغانستان ، فصل اول ، بخش غلام بچگان دربار

قراریکه در تاریخ بیهقی میخوانیم: غلامان سرایی دسته یی از نیمه لشكريان درباری در خدمت و حراست شخص سلطان و حرم شاهی بودند که تشکیلات معینی داشته و لباس های فاخر می پوشیدند که بر دیوارهای بقایای قصر لشکری بازار کنار هلمند عصر غزنوی اشکال این دسته بعضا با قیمانده است.

در عصر های بعد تا در عهد احمد شاهی دسته های غلامان بنام های غلامان شاهی یا غلامان خانه زاد و غلام خانه  وغیره در دربارهای خراسان و فارس بوده اند ، که الفنستون عدد ایشان را در عهد سدوزایی تاسیزده هزار تحت قيادت

 قوللرآقاسیان خاص میداند ترکیب "غلام بچه ساخته و پرداخته دری زبانان افغانستان است ومن استعمال آنرا در متون قدیم ندیده ام. کلمه غلام هم در اینجا معنی برده ندارد، بلکه غلامیست که در عربی به معنی جوانک ونوجوانی که

بروت وی نورسیده باشد مستعمل بود و در قرآن شریف هم بدین معنی آمده است غالبا از عصر احمد شاهی ببعد این کلمه بدربار رواج داشته و بر کسانی اطلاق میشده که در دربار شاهان وظایف انتظام امور وپیش خدمتی را اجراء میکرده اند.



امیر عبدالرحمن خان، فرزندان خوانین و سران قبایل و متنفذين مملکت را بدر بار خود در جمله غلام بچه گان داخل می ساخت برای اینکه فرزندان ملوک طوايف در دربار به حیث یرغمل باشند تا پدران و وابستگانشان سر از اطاعت مرکز نه پیچند دوم اینکه این خانزادگان در دربار پرورده شوند، تا به آداب ملوک بفهمند و بزندگانی نوین آشنا و صاحب سواد گردند و در آینده به درد مملکت بخورند.

چون این جوانان که غالبا خوشروی هم می بوده اند در دربار با ناز و تنعم حفاظت میشدند، بنابرین، پدران ایشان از قبول این وضع سرپیچی نداشته اند و هم خود این جوانان بعد از اعتیاد با تعيش در باری مایل نبودند از دربار جدایی جویند.

غلام بچه گان در داخل ارگ شاهی وظایف امنیت دربار و ترتيب لباس وطعام و شاه و شاهزادگان و حرم شاهی و قیا را داشتهاند و بنابرین با اهل اقتدار از اهل دربار و حرم و شهزادگان وارد کان دولت آشنا بوده و عناصر کار دان و هوشیار آمدند و از همین عناصر بود که گاهی بدر چه شاغاسی و ناظم بار می گری در بار (سر کردگی امور دربار و حرم شاهي ) هم می رسیدند ، مثل ئیک محمدخان گردیزی شاغاسی حرم شاهی امیر الله خان حبيب از آغاز جنبش مشروطیت اول نظر پیشوایان این جمعیت را جوانان درباری غلام بچه گان بخود جلب کرده بودند. زیرا این گروه عناصر دراک وفهيم و دارای شعور سیاسی شده بودند. درگیر و دار صفر ۱۳۲۷ ق چندین تن ازین جوانان منور ، نا کام کشته شدند و در هنگام مشروطیت دوم نیز در بر گردانی اوضاع و

کشتن امیر حبیب الله و جلو می شهزاده منوری مانند امان الله خان و بازیا بی استقلال دست قوی داشتند و محمد ولی خان سر جماعۀ همین دسته بود 


که بمجرد اعلان استقلال افغانستان از طرف محصل استقلال امان الله خان غازی به حیث سفير سيار فوق العادۀ افغانستان به اروپا و امریکا فرستاده شد (۳۱ حمل ۱۲۹۸ ش )و بعد از ان درسنه ۱۳۰۱ش وزیرخارجه و درسنه ۱۳۰۲ ش و زیر حربيه و درسنه ١٣٠٦ش حين سفرامان الله غازی به اروپا ، وکیل مقام سلطنت وعنصر فعال وطن پرست انتی انگلش بود، سنۀ ۱۳۰۸ ش به امر نادر شاه محاکمه و اعدام شد .از این دسته غلام بچه گان رجال ملکی و نظامی مشهوری بر آمد اند که در وقایع دورۀ امانی سهم بزرگی داشتند و شهزاده امان الله خان وعليا حضرت سراج الخواتین ملکه مادرش در عصر امير حبيب - الله خان ، اکثر این غلام بچه گان سیاست مدار را در حلقۀ طرفداران وارادتمندان خود در آورده بودند که در حوادث قتل این امیر وجلوس امان الله غازی دستی داشته اند و از جمله این جوانان فدا کارند که در مشروطیت اول مقتول يا محبوس شدند.


بنا کردند خوش رسم به خاک وخون غلطیدن

 خدا رحمت کند آن عا شقان پاک طینت را