فرمان تیمور شاه بنام اتنت و جگناتھ رام
ثروت دستگاهان تهور و شجاعت انتباهان نجیب الدوله اتنت بهادر بهادر جنگ و مظفر الدوله جگناته رام بهادر دلاور جنگ، بالطافِ موفورِ سر فراز گشته بدانند:
عريضه اخلاص فریضه که در این ولا با احوال و اخلاص و ارادات دولتخواهی و اخبار فتح و نصرت على التواتر (فرستاده بودند) رسیده نظر بر سوخ (ارادات) شکرانه بجا آورده اند که هر گاه رایت نصرت علامت به آن حدود شقه گشای گردد قدم از سرم ساخته در رکاب ظفر انتساب حاضر و مصدر خدمات نمایان خواهد شد، و غیره مواد را که قلمی و انفاذِ حضور کرامت ظهور نمودندرسید، مضامینِ مندرجه، حالیِ رای بیضا ضیا شد.
عالیجاه رفیع جایگاه عمدة الخوانين العظام اخلاص و عقيدت.....1 حسنِ عقیدت ایشان ظاهر و باهر است...... نوازش عقیدت منشان فرمائیم و (خدمات شان) مرکوز خاطر خطیر خواهد بود و (عند الوصول) حدود آن شهامت شعاران را که دولت خواهان دیرین و عقیدت آگاهانِ بیقریناند، با دیگر فدویت نشانان اخلاص،آئین که شرفیات به حضور معدلت دستور گردند از اشفاق شهنشاهی سر بلند و سر فراز فرموده مشمول عواطف بیکران خواهم فرمود..... که در سنواتِ قبل، توسن سرکشی تاخته...... راج دیو و الداو که اخلاص شعار این دولت بود سفینه حیاتِ او را در گردابِ هلاک انداخته و از فساد عناد و به هیچ وجه کوتاهی نساخته اند، درین ولا رای صواب نمای بران قرار یافت که قلوب ستمدیدگان و سینۀ جراحت رسیدگان که از تیرکشِ آن بدکیشان و از خنجر جفای آن بد اندیشان مجروح و ریش گردیده، بمرهم غور و پرداختِ مداوایِ الطاف صحت دهیم. لهذا با جيوش بحر خروش، و جنودِ فیروزی نیوش ایلاتِ ولایات ممالک محروسه و توپخانه و شهنک خانۀ آتش فشان و تدارکات شایان، به بدرقگی الطافِ داور، عبور از گذر اتک، منزل به منزل، عازم و مصمم تنبیه و گوشمالی آن طایفۀ ضالۀ شقاوت خصال ..... قرین اخلاص نموده اند. و آن ارادات اشتباه نیز به همان نهج سالکِ طریقِ اخلاص و عقیدت و علاوه بران همه اوقات عرایض او مشتمل بر رسوخ و دولت خواهی و اینکه با رجاع خدمت و طلب رکاب سر فراز گردد. و از سر قدم ساخته به تقّبُلِ رکابِ اشرف مفخر گردیده مصدر خدمات خواهد شد حال باید که بورودِ رقم مبارک و آدمِ عالیجاه رفیع جایگاه امیر الامراء العظام اسوة الكبراء الفخام مقرب الخاقان احمد خان بارکزئی شاهنکچی باشی سرکارِ اشرف، با جمعیتِ فراوان عازم رکاب ظفر انتساب شده، بزودی خود را برساند...... که از ان قریه خرچ هر یک عامل مجرا است و هر یک حاکم محال از حدود خود به سلامت گذرانیده حسب المقرر مشمول دارند، مستوفیانِ عظام کرام دیوانِ اعلی صورت رقم مبارک مطاع را لازمه ثبت و حسبا لمقرر معمول دانسته در عهده شناسند.