پیروی وصفی و زمانی
پیش ازاین نوشتم که جملة مرکب داری یک فقرة پایه و یک یا چند فقرة پیرو می باشد و از شمار فقرهای پیرو ، پیروی مفعولی وپیروی شرطی را نیز بیان کردم .
اکنون دو پیروی دیگر را بیان می کنم :
ـ پيروی وصفی :
پيروی وصفی از کلمه ربط ( که ) شناخته می شود. فقره پيرو که پس از کلمه ربط که می آید اسمی را که پیش از آن آمده است وصف می کند .
ـ توپی را که تازه خریده بودم ، گم کردم .
توپی را گم کردم .= فقره عمده .
توپی را تازه خریده بودم = فقرۀ پيرو .
فقره پيرو فاعل فقرۀ پايه را وصف می کند .
گلی کــــه تربیت دســــت باغبان نخــــورد
اگر ز چشمه خوریشد سرزند ، خود روست
اگر گلی ز چشمه خورشید سرزند خود روست. = فقرۀ پايه . آن که تربیت دست باغبان نخورد = فقره پيرو .
ــ پيروی زمانی :
پيروی زمانی با کلمه های ربط و ربط مرکب قید زمان ، چون ،چو ، چونکه ، وقتی که ، هنگامی که ، هر وقت که ، همین که ساخته میشود .
به این ترتیب :
نخست کلمه ها ی ربط ، سپس فقرۀ پيرو و بعد فقره پايه جا می گیرد .
کلمۀ ربط + فقرۀ پيرو + فقرۀ پايه
ـ چون از کتاب قصه خوشم نمی آید ، آن را نخریدم .
از کتاب قصه خوشم نمی آید = پيرو
آن کتاب قصه را نخریدم = پايه
ـ همین که در شهر پا نهاد ، در جست وجوی کار شد .
در شهر پا نهاد = پيرو
در شهر در جست وجوی کار شد . = پايه
ـ هر گاه نام شایق جمال را می شنوم ، به یاد « فرسنامه » او می افتم .
نام شایق جمال را می شنوم = پيرو
به یاد « فرسنامۀ » او می افتم . = پايه