ویس Vis یا ویسه Sisah

از کتاب: افغانستان

از (گرامه) بالاتر (ویس) یا (ویسه) بود چنانچه با شندگان چندین قریه را معمو لا (ویسه) میگفتند آن را (مستقر شوندگان) ترجمه کرده اند. برخی کلمه جا ناه Janah را هم مترادف (ویس) آورده اند و برخی مجموعه چندین (ویس) رایک ( جاناه) تعبیر کرده اند. بهر حال قطعۀ خاکی که در آن چندین قربه وقوع داشت واصول زراعت و روش زندگانی آنها یک رنگ بود بنام جانا یادا Janapada یاد می شد و از اهالی آن یک قبیله تشکیل میگردید. چنانچه بیشتر از (پنکه جانا) یعنی پنج قبیله متذکر شدیم و بنام "پنسه کشیتیه Pancaksitayah" یعنی (پنج زمین) یا (پنج کشت) هم یاد می شدند. رئیس یک (ویس) را (ویساتی Vispati) یا (راجان Rajan) میگفتند و کلمۀ اخیر در مورد شاه و پادشاه هم استعمال شده است و جائیکه پادشاه دران زندگانی میکرد آن را (پورPur) میگفتند و شکل قلعۀ مستحکم بخود داشت چنانچه هنوز هم این کلمه مفهوم قدیم خود را از دست نداده و در سمت مشرقی جاهایی داریم که اسم آن به این کلمه منتهی میشود مانند فتح پور سلطان پور و غیره پس روی هم رفته مراتب حیات آریائی را از بالا به پائین چنین میتوان تقسیم کرد: جانا، ویس یا ویسه - گرامه، گوشتی یا (وراجا)، گوترا و کولا. از روی کلمات گوترا (آغیل) و گوشتی (چراگاه) و مفهوم اصطلا حی اجتماعی نها یعنی (عشیره) و (عشیره بزرگ) معلوم میشود که حیات اولیۀ آریائی بیشتر جنبه مال داری و کوچی بخود داشت. 

(گرامه) یا قریه و ضعیت سیار هم بخود میگرفت و آن در زمانی بود که چندین گوشتی با عشیره بزرگ یکجا حرکت میکردند و از استقرار آنها در یک نقطه قریه های ثابت تشکیل می شد میان قریه ها راه رفت و آمد حیوانات و رمه ها وجودداشت سران قریه و تجار کراچی ها هم داشتند که اسپ آن را میکشید و از هر قریه ئی بطرف (پور) یعنی قلعه مستحکم یا ارگ شاهی راهی رفته بود.