138

ابو اسمعیل عبدالله انصاری

از کتاب: سلطنت غزنویان ، فصل عرفا

کنیتش ابو اسمعیل و نامش عبدالله و لقبش شیخ الاسلام است نام پدرش محمد و کنیتش ابو منصور بود سلسله پدران ایشان به ابو منصورمت الانصاری پیوندد که وی از احفاد حضرت ابو ایوب انصاری صاحب رحل رسول الله است صلى الله علیه و سلم .

امت انصاری در روزگار خلافت حضرت خلیفة ثالث عثمان بن عفان رضی الله عنه در تحت لوای احنف بن قیس بخراسان آمده و در هرات ساکن شده است پدر وی هنگامی در بلخ بود و با شریعت حمزه عقیلی دست ارادت داده وابو المظفر ترمذی را خدمت میکرده و خود از مردان بزرگ و نکو کار و پارسا و صوفی

بوده است.

شیخ الاسلام از تربیت معنوی پدر برخویش میبالد پدروی در سال (٤٣٠) از جهان رخت بست راجع بمادر شیخ الاسلام اینقدر از گفتهای جامی پدید می آید که از هرات بوده است شیخ الاسلام هنگام فرود شدن خورشید در روز دوم شعبان سال (٣٩٦) قمری در قهندز هرات با بعرصه وجود گذاشته آفتاب در هفدهم درجه سور بوده و فصل بهار هرات بمیانه رسیده شیخ الاسلام همیشه میگفت من بهار را دوست دارم که ربیعی میباشم و در فصل جانبخش بهار در جهان آمده اموی در اوایل به ابو عاصم ارادت داشت و از نفحات از گفتار خود او بر می آید که او از خویشاوندان و نزدیکان شیخ الاسلام بوده است. و در مشایخ به جناب شیخ ابو الحسن خرقانی ارادت تمام داشته در حدیث و فقه و تفسیر وحفظ اشعارعرب و دقایق النکات عرفا در چهار سالگی بدبیرستان مالینی مشغول تحصیل شده و در نه سالگی املای حدیث می نگاشته و بقول خودش چندین هزار شعر عربی در حافظه داشت. کتب وی همه تصوف و عرفان است ذم الکلام و منازل السایرین را بعربی تالیف کرده رساله دل و جان و کنز السالکین و رساله واردات و قلند ر نامه و هفت حصار ومحبت نا مه و رساله مقولات والهی نامه وی در پارسی است. ر با عیات روان و جاذب عرفانی نیز سروده که قدیمترین رباعیات پارسی شمرده میشود تحلیل آثار او از نقطه نظر ادب از این مبحث خارج است. کتب او اکثر طبع شده هم درین اواخر تفسیر وی طبع شده. تفسیر اورا عبدالله رشید الدین میبدی شرح و تفصیل نمود در یازده مجلد بزبان پارسی و از بهترین کتب تفسیر است. کتاب طبقات الصوفیه عبدالرحمن امر را بزبان هروی املا کرده بود و آنرا در قرن نهم مولنا عبدالرحمن جامی بفارسی متداول آورده و ایزادتی دران نموده کتاب نفحات را بوجود آورد حضرت شیخ الاسلام در سال ٤٨١ در هرات وفات و در گازرگاه مدفون شده هزاروی مطاف زا برین و یکی از ابنیه تاریخی و بزرگ کشور ماست ملوک کرت و امرای مغل بران عمارات مفصل نموده اند و بسا از بزرگان این سرزمین که در پیرامون تربت باک وى بخاک سپرده شده اند.