شاخ گل
از کتاب: دیوان محجوبه هروی
، غزل
گلستان از روی رنگین تو یادم میدهد
سبزه زار از خط مشکین تو یادم میدهد
جعد سنبل را چو می بینم بطرف بوستان
از خم پرچین گیسوی تو یادم میدهد
غنچه چون لب میگشاید از دم باد صبا
از تبسم های شیرین تو یادم میدهد
سرو چون قد میفرازد در میان بوستان
آن ز چشمان خمارین تو یادم میدهد
اهن فولاد روئین را چو آدم در نظر
از دل بیرحم سنگین تو یادم میدهد
شاخ گل «محجوبه» جون دید اشک میبارد ز چشم
کان ز ساعد های سیمین تو یادم میدهد