138

معین الدین واعظ رحمته الله علیه

از کتاب: آثار هرات

اصلاً از فراه میباشند نام پدرشان حاجی محمد فراهی است. با نــوایــی معاصر بوده تذکره نویسان هرات مولانا معین الدین را به علم و تقوی به فصاحت و تأثیر بیان با نهایت احترام می ستایند. امیر علی شیر می نویسد که این فاضل محترم در هر جا که موعظه میفرمود آن قدر مؤثر می افتاد که چندین نفر از زیادت رقت و تأثیر بیهوش می شدند. و در اواخر عمر قاضی شد ولی پدرش میگفت حیف استعداد بلند پسر ما که این رتبه مانع سیر ترقیات معنوی او گردید مؤلفات زیادی دارد و آنچه به طبع رسیده و در دستگاه شهرت ارباب استفاده قرار یافته است از این قرار است معارج النبوة ، تفسیر فاتحة الكتاب ، قصة یوسف علیه السلام ، انیس الواعظین مضامین غرّا ، معنویت جامع ، عبارات مسجّع و مقفی حضرت مولانا در تمام مؤلّفاتشان بهترین موقعی را در عالم ادبیات، خصوصاً در نثر نویسی، احراز نموده است. در نظم اگر چه سلیقه روانی داشته اند، ولی با آن هم از نزاکت ادبی و دقایق شعری خالی نیست.


غزل


خوان نعم بنهادہ بیں بھر صلای نیم شب 

دست کرم گسترده بین بهر عطای نیم شب 

وقت ندای دوستان در نیم شب دیدم عیان 

ای چشم جان عاشقان بادا فدای نیم شب 

هر نیم شب تیر دعا بر چرخ هفتم میزدم 

هان کارگر آمد مگر تیر دعای نیم شب 

هر نیم شب می آیدت از بارگاه کبریا

بگشای گوش و هوش را بشنو ندای نیم شب

گوید که هل من تایب خواند که هل من مذنب

جوید که هل مستغف، در انتهای نیم شب

هم عید بین هم قدر بین هم قلب بین هم صدر بین 

هم شمس بین هم بدر بین در تنگنای نیم شب 

هان ای فراهی کار کن شب ناله های زار کن 

دل مرده را بیدار کن از ناله های نیم شب

فرد


مگر فصل بهار آمد که عالم سبز و خرم شد

مگر وصل نگار آمد که دل با عیش همدم شد