باغ ارم زمینداور
منهاج سراج ذکراین باغ را با وسعت و نزاهت آن شرح داده،که دردارالمک زمستانی سلطان غیاث الدين يعني زمینداور ساخته شده بود،درساله (۱۳۱۰ه) که نویسنده این دسطور به صفحات زمین داور و شواطبی هلمند بیم سفر کردم،یکی از معمرین آنجا که ازروزگارباستانی
(۱) ذیل ترجم طبقات ج ۱ ص ۳۵۲ ۔ ودکشنری پشتو به انگلیسی تالیف راورتی ص ۱۱۵۱ (۲) تاریخ مرصع انتخاب راورتی درگلشن روه ، ص ۲۱۹۔
(۳۴۴) باغ ارم زمینداور تعلیقات
حکایات شیرینی بیاد داشت، و داستانهای سلف را با رنگینی و دلچسپی می گفت، چنین بیان کرد، که درزمین داورباغ عظیمی وجود داشت،که آنرا« باغ ارم »، می گفتند، و راجع باين باغ درزمین داورداستانها واشعار وترانه» شهرت داشت.
این پیرمرد وقورکه روزگارجوانی خود را درکوهسار زیبای زمینداور به پایان رسانیده بود،راجع به اطلال وخرابه زارهای تاریخی آن نقاط داستانها می گفت.
شبی که پیرمرد موصوف دربین جوانان دهکده،حسب العاده داستانهای روزگار پیشین راحکایت میکرد و باوازمرتعش اما اثرناك خویش اشعاروترانه های کنار هلمند رامی سرود،وجوانان دهکده با شوق وولع مخصوصی می شنیدند،راجع به «باغ ارم» شهری را به زبان پشتو گفت،که ازاشعارتایمنی نام شاعرباستانی این خطه تاریخی است،من این شهر را از رفتارآن پیرمرد کهن سال ياد داشت کردم،که شاعرسلطان فیروزکوه را درآن می ستاید،و دريك بند آن شهری که به عروض مخصوص زبان پشتوسروده شده،«باغ ارم» زمینداوررا نیزیاد می کند که ترجمه آن چنین است:
« من درسرزمین « داور» ارم را دیدم -که بمانند جنت بوستان خرمی بود،ودرآبادی به فيروزومانند است وهرگل زیبای آن خندان است، دراینجا آبشارها خنیاگری می کنند و آبهای روان سرودها می خوانند، هرکس را درینجا بحیرت و بهت در تماشای خداوند بستان می بینی » (۱)
ده سال ازین داستان گذشت، درسال(۱۳۲۰ ش) چون بگابل رسیدم،درینجا نخستين بارنسخة مطبوع طبقات ناصری از نظرم گذشت،وشرح باغ ارم را درین کتاب خواندم. و سماع و یادداشت ده سال پیشتر را بخاطرآوردم.چون بیاد داشت های سابقه رجوع شد، متن همان شعر پشتو، با شرح طبقات مطابق آمد،و داستان « باغ ارم» ازگفته و نوشته منهاج سراج و شوق کلی یافت. این است که درین جا نیزسطری چند درآن باره نگاشتم.
(۱) اصل شعرتمامأ بزبان پشتو درپشتانه شعراء، ج ۱ ص ۵۸ تالیف نويسنده عاجزدرکابل طبع شده (۱۳۲۰ش)