32

مقارنهٔ دستار نامه و نظریهٔ جهانداری آن با آثار دانشمندان شرقی

از کتاب: آسمانی نغمی او لاهوتی سرودونه

اکنون مباحث و مطالب دستار نامه را با کتابهایی که مذکور افتاد مقارنه میکنیم، و چون خوشحال خان در عصری زندگی داشت که مواریث فکری سلف حتماً بر فکر و زندگی و تصورات او مؤثر بود، پس در بسا موارد بین او و دیگران تو ارد فکری هم واقع میشد، و هر چند به تصریح خودش در حین نوشتن دستارنامه در منفاً هند کتابی و ماخذی در دست نداشت، باز هم محفوظات ذهنی او از ادب و کتب عربی و دری به درجهٔ یی پربود، که در اکثر موارد به اشعار و مقولات عربی و دری و گاهی هم به آیات قرآنی و احادیث نبوی استشهاد کرده، و۱۷۰ بیت فارسی ۲۵ مصرع و ۵٧ مقوله و حدیث عربی را بطور شاهد آورده است. و علاوه برین در برخی از فصول کتاب با قابوسنامه سیاست نامه موافقت دارد مانند فصول سخندانی و شعر- شکار، پرورش اولاد -علم – تجارت - زراعت کتابت - موسیقی نرد و شطرنج - که با قابوس نامه موافق است. ولی در فصول مشاوره عدل وانصاف - تربیت حذم و حشم - خوف ورجا با سیاست نامه مطابقت میرساند ، در حالیکه برخی مباحث دستار نامه مانند تحقیق انساب، و فصول خصایل با کتب عربي ابن مقفع وماوردی و جاحظ و غزالی شباهتی دارد و برخی هم ابتکار خود اوست، مانند آب بازی روابط خاندانی، ازدواج واسپ تازی.

پس ما فکر و نظریۀ جهانداری خوشحال خان را دربارهٔ يک شخصيت آیدیل ( که با صلاح خودش دستاری باشد و کتاب دستار نامه در شرح آن نوشته شده ) يک مفکورهٔ ممزوج و مرکبی از عناصر افغا نیت - اسلام - اخلاق انسانی بر اساس حفظ نظام معتدل ملوک الطوايف در زير يک متد میدانیم، که بر معرفت نفس و دانش و هنر های جهانداری و خصايل نيک انسانی و مشورت و رعایت عدل و تقوای اجتماعی و جوانمردی و راستی و دیگر صفات پسندیده اتکا داشته و غایۀ آن بوجود آوردن يک دستار بند افغان - مسلمان و متحلی باخلاق ولوازم جهانداری در کانون ملوکی طوایف وارستو کراسی است، که شرایط اجتماعی و اقتصادی محیط زندگی آن عصر، چنین نظمی را ایجاب میکرد، و خود شخصیت خوشحال خان  هم مرکب از همین عناصر بود. ولی او ملوکیت قوی و مسیطر اجنبی را که منجر به استثمارو استعبا دانسان گردد، عملا با مبارزه های طولانی خود رد میکرد و دستگاه امپراطوری دهلی را بچنین الفاظ محکوم قرار میداد:

دا چی خانان دی یا امراگان دی 

وښی هډونه و د مظلومانو خوری

په هند کی گرزی په هر مکان دی

زما تر فهم واړه د دان دی

 ترجمه: « این خوانین و امرایی که در هند و بلاد آن گشت و گذاری دارند، و همواره گوشت مظلومان را میخورند در نظرم بدتر از ددان اند. »

اما هدف ابن مقفع و جاحظ و نویسندگان عربی: بوجود آوردن يک نظام ارستو کراسی وتقويهٔ ملوکيت طوایف معقول، مطابق دساتیر فلسفی و سنن باستانی و احکام اسلامی بود، که در مقابل ایشان دانشمندان خراسان مانند فارابی و عامری: تخليق يک جامعهٔ مسعود و مدینهٔ فاضله را با دساتیر فلسفی ارسطو و توافق باستن باستانی و شرع اسلامی، تحت قیادت سایس فاضل حکیمی در نظر داشتند. 

اما نظام الملک تقويه نظام ارستوکراسی و ملوکیت را با استفاده از سنن و تجارب اسلاف و تلفیق آن با روحیه اسلامی میخواست در حالیکه غزالی دارای ترتیب و متد خاصی بود، که همین هدف نظام الملک و دیگران را با تلفیق عناصر روحی وددینی و فلسفی بدست میداد.

اما روشی که خوشحال خان در دستارنامه بر گزیده بازندگی آنروزه و طرز تفکر افغانی نزدیکی و جنبهٔ عملی و افادیت داشت. و چون خود او دارای تجارب عملی طولانی بود، بنابرین میتوانست راه مناسب و معتدلی را برای روش يک دستار بند افغان تعیین نماید.