32

نقل راپور کندهار به میجر لیچ

از کتاب: تاریخ تجزیه شاهنشاهى افغان ، فصل چهارم ، بخش حوادث سیاسی افغانستان

من ديروز از سردار کهندل خان پرسیدم که درین احوال آشفته در رفتن به هرات چه مقصدی دارد؟ و با دولت انگلیس چه طور رفتار خواهد نمود؟ وی جواب داد اگر قوای انگلیسی در میادین کندهار موجود می بودند، البته وی نمی توانست که تا فراه برود ولی اکنون میخواهد که تنها فراه را به اشارهٔ روسیه و ایران بدست آورد و اگر در غیابش کسی بر کندهار تعرض کند، البته مطابق و عده ایکه روسیه داده است به او پول و لشکر داده خواهد شد تا پس کندهار را بگیرد. و اگر انگلیسیان بر کندهار حمله ننمایند پس روسیه و ایران تمام وسایل را به او سپرده و در تسخیر هرات ممد و معاونش خواهند بود. سردار موصوف بعد از تقسیم طلای روسی در بین لشکریان، از کندهار حرکت کرد و ممکن است به تاریخ ۹ نومبر ۱۸۳۸م به فراه برسد. کاپیتان و یکویچ یک هزار خروار گندم را در قلعه شمس الدین خان به سردار آورد. الله داد خان و ویکویچ به تاریخ ۱۷ اکتوبر به کندهار رسیدند، و ده هزار طلا را با خود آورده و به کهن دل خان دادند، تا بزودی تهیه حرکت بطرف هرات .نماید سردار به تاریخ ۲۱ اکتوبر پیش خیمۀ خود را از کندهار کشید، و از جمله مبلغ مذکور دو هزار و هفت صد طلا را خودش گرفت و (۲۷۰۰) طلا را به مهر دل خان و رحمدل خان داد و ( ۹۵۰) طلا را میر افضل خان و (۹۵۰) محمد صدیق خان گرفت.

به تاريخ اکتوبر ۱۸۳۸ چهار نفر چاپار امیر دوست محمد خان به کندهار رسیده و میگویند که سر الکسندر برنس و لفتننت ود با سی رجمنت لشکر به پشاور و سکهان از انجا رفتهاند و باید که سرداران کندهار به سوی هرات حرکت نکنند. چون سردار کهن دل خان نامۀ امیر دوست محمد خان را به ویکویچ وانمود، وی جواب داد که اکنون سرداران در تعیین خط مشی خود اختیار دارند. ولی سرداران گفتند که در موعد چهار روز حرکت خواهیم کرد.