ملك تاج الدین تهرانی
درطبقه ۱۷ ذكرالعشرون ج ۱.آمده که دختراين ملك درحباله سلطان غیاث الدین محمود بود،مادرسلطان بها الدين سام. عوفي ذکری ازغزارت طبع و طراوت اشعارملك تهران دارد بشرح ذيل: «الميك المعظم تاج الدين تمران شاه: شاهزاده و موهرآزاده، هم نسبتی عالی وهم کرمی متوالی داشت،ازاشها وآبداراوست:
لرزان آنهم ازباد ستيزغم تست سوزان دلم ازآتش تیزغم تست
مگذاربتاکه خاك خواری گیرد صحرای دلم که آب خيزغم تست
درمعنی شکارسلطان غیاث الدنيا والدين گويد:
هرروزچنین شهانه کاری میکن برچهره ایام نگاری میکن
برتخت به خومی شرابی میخور درباغ بخوشدلی شکاری میکن
(ص ۵۱ ج الباب الالباب )
سید ظهيرالدين سرخی درقطعه ی کنیزکی بکرازوخواست:
دارم طمع زلطف تونا سفته گوهری زیرا بسی گهربه مدح تو سفته ام
ملك تاج الدین کنیزبچه هندی بااین قطعه باوفرستاد:
چون بالماس طبع درسفتی! درناسفته بی، فرستادم
قوتت ده خدای عزوجل که زبي قوتی به فرستادم
چون بکارت او را برداشت، بحكم صغرسن آن كنيزك رنجور شد و درگذشت، تاج الدین این دوبيت فرستاد:
علوی کافران هندی را زودم زاسلا سیرخواهی کرد
پدرت غزو کردی ازشمشیر توغزاهم به ... خواهی کرد
سيد گفت:
وعده یی کردہ یی مراشاها! بسخن دورودیرنتوان کرد
يقین غزوکافرماده جزبه شمشیر .... نتوان کرده
الباب الالباب ص ۱۳۸ ج۱)