فیروزکوه چه وقت بنأ و چه وقت ویران شد

از کتاب: مقالات پراگنده

شنوندگان رادیو کابل همه نام "غور" را شنیده و  بد همه میدانند که این عقه  وسیع در جنوب غربی افغانستان منبسط است و از نظر ساحۀ جغرافیای طبیعی  دو رودخانه بزرگ هیرمند و هریرود حدود شمالی و جنوبی آنرا تعیین میکنند و  دسته ئی از رودخانه های دیگر چون خاشرود و فراه رود از قلب کهساران آن  سرچشمه میگیرند و دره هائی در آن پدید آورده اند .

در ین ناحیه از روزگاران قدیم و معاصر سله های صفاری و غزنوی ملکانی  برخاسته اند که علی العموم آنها را به صفت غورشاهان یا ملوک جبال شناخته و  می شناسند. این مکان مخصوصا بعد از وفات ملک عزء الدین حسین سرسلسله  دودمان شنسبانی های غور که قلمرو تحت اداره اش میان فرزندان هفت گانه او  تقسیم شد، مراکز علیحده پیدا کرد که در آن میان "فیروز کوه" بحیث پایتخت  سلطان های غور شهرت بیشتر دارد .

فراموش نباید کرد که اصلا "فیروز کوه" شهری است نو پیدا و نو بنیاد، بطوری که در منابع تاریخی آمده و منهاج السراج جوزجانی خوبتر در طبقات ناصری  ذکر کرده است، اگر از شخصیت های نخستین سلاله غوری که در پرده های  اساطیر و لفافه های ابهام پیچیده است، صرف نظر شود، امیر سوری بن محمد  سر سلسله شنسبانی های غور را معاصر یعقوب لیث صفاری با قصر و دارالملک  او در "مندیش"، در پای کوه "زار مرغ" مشاهده میکنیم که اینجا محل بحث آن  نیست .

در عصر یکی از پادشاهان این سلسله که ملک عزالدین حسین نام داشت و دارای  هفت پسر بود، قلمرو غور بین پسران هفتگانه پادشاه تقسیم شد. بیکی از پسران  وی که ملک الجبال قطب الدین باشد، علاقه ئی رسید موسوم به "ورشاد" یا  "ورشاده". به نحوی که در طبقات ناصری آمده ملک مذکور به فکر احداث  شهری در عقه مربوطه خود افتاد و هیئتی معین کرد تا در اکناف سواد آن  گردش کنند و جای مناسبی برای بنا شهر نو انتخاب نمایند و بالا خره جایگاه شهر  تعیین شد و مورد پسند ملک قطب الدین قرار گرفت و سنگ اول بنیان قلعه شهر  بدست ملک مذکور معاصر زمانی که یمین الدوله بهرام شاه در غزنی سلطنت  میکرد گذاشته شد .

سنجش حسابی و منطقی چنین تقاضا میکند که ما محل و موقعیت فیروز کوه"را بحیث یک شهر در علاقه نسبتا وسیع ئی بنام "ورشاد" تجسس کنیم ولی چون به کمک موقعیت منار جام و به کمک فاصله و موقعیت برخی دیگر از اعم  تاریخی ، جایگاه "فیروز کوه" در نقطه ریزش رودخانه جام به رودخانه هریرود  واضح شده است، گفته میتوانیم که عقه "ورشاد" در دو طرفه مسیر هریرود  ساحه ئی را در بر میگرفت که بیگمان "شهرک" ، "چشت" و "ناب" را میتوان  در آن حساب کرد ولی باز هم علاقه بزرگی نبود زیرا خاک غور به نحوی که  گفتیم بین هفت برادر تقسیم شد و "ورشاد" یکی از تقسیمات هفتگانه خاک غور  بود .

بهر حال ملک الجبال قطب الدین چون به غزنی میرود از طرف بهرامشاه غزنوی  کشته میشود کو ار بنای قلعه فیروز کوه را برادرش بهأالدین سام ادامه میدهد و  وی به شهادت منهاج السراج اولین ملک الجبال سلسله شنسبانی غوری است که  در سال 544 هجری قمری در فیروزکوه بر تخت سلطنت جلوس میکند . ولی وی  هم دیری نمی پاید و چون بقصد انتقام خون برادر آهنگ غزنی میکند ، در محلی  بنام "کیدان" وفات میکند و نوبت پادشاهی به برادر دیگرش علاالدین جهانسوز  و پسر اخیر الذکر ملک سیف الدین میرسد . بلاخره یکی از برادرزادگان آنها سلطان غیاث الدین ابوالفتح محمد بن سام بر تخت فیروز کوه مینشیند و از 558 هجری قمری تا 599 چهل سال کامل سلطنت میکند و آبادی هائی در فیروز کوه  بعمل می آرد .

فیروزکوه بعد از اینکه در سال 607 هجری قمری بدست ع الدین خوارزمشاه  می افتد از مقام پایتختی می افتد و 12 سال بعد در طوفان دهشت مغل در سال  619 با خاک یکسان میگردد. از تاریخ بنای این شهر بدست ملک قطب الدین  یعنی از 540 هجری قمری تا خراب شدن آن بدست مغن چنگیزی در 619 درست 79 سال میگذرد و این خود نشان میدهد که چطور این شهر در ظرف عمر  سه نسل بنیاد گذاری شد و پایتخت گردید و ویران گردید و طوری در خاطرها فراموش شد که اینک بعد از تقریبا هفت و نیم قرن تازه ملتفت گردیده ایم که موقعیت آنرا در حوالی دهکدۀ جام در دو طرفۀ مسیر هریرود علیا معین کنیم .

امروز اگر دقت شود اسم فیروز کوه در نقشه های جغرافیائی از بین نرفته بلکه  بیک رشته کوه هائی اطلاق میشود که موازی با خط هریرود در سواحل راست  آن افتاده و منطقه "جام" را به خوبی در بر میگیرد. پس احتمال زیاد میرود که  شهر فیروز کوه در دو طرفۀ مسیر هریرود یا کمی پائین تر در جائی که آثار  وقوع داشته است و نام فیروز کوه، اسم کوه ، ً خرابه های نسبتا بزرگی دیده میشود .

دلالت بر وجود شهر فیروزکوه در آن نواحی میکند.