مصدر دردستور زبان دری
زبان دری اززبانهای هندواروپایی است که مصدرندارند یعنی تمام صیغه های فعلهای آن خلاف فعلهای عربی ازمصدرساخته نمی شوند و همانند دیگر زبانهای هندواروپایی ازدواصل یا ریشه ساخته می شوند . پس رفتن ، خفتن، گفتن، شنیدن ، دیدن وخواندن که مصدر نامیده می شدند ، اسم فعلها استند نه مصدرها . این اسم فعلها چی قسم ساخته شده اند ؟ مثال می آورم . فعل خفتن دواصل یا دوریشه دارد: اصل یا ریشة ماضی یا گذشته که خفت است. تمام صیغه های زمان گذشته از اصل خفت شکل می گیرد ، بدین گونه : من خفتم ، ما خفتیم توخفتی ، شما خفتید ، اوخفت وآنان خفتند . همة صیغه های حال و مضارع از خواب ساخته می شوند : من می خوابم ، ما می خوابیم تو می خوابی ، شما می خوابید ، اومی خوابد وآنان می خوابند . اسم فعل آن از اصل یاریشة ماضی با افزایش پساوند« ان » anیعنی به شکل خفت + ان = خفتن ساخته می شود.
نام دوم این فعل یااین کنش خوابیدن است که از یکجاشدن دومین ریشة ماضی یعنی خوابید با ان ساخته می شود . اهل پژوهش گمان می برند که خفتن وخوابیدن درگذشته ها به دولهجة یک زبان شاید پیوسته بوده اند . فعل یا کنش شنفتن هم مانند خفتن است . ریشة ماضی آن شنفت و ریشة مضارع آن شنو است . نام دوم این فعل شنیدن است که اصل یا ریشة ماضی آن شنید و ریشة مضارع آن بازهم شنو است . و بعد ، براین بنا فعل رفتن هم دو اصل یا ریشه دارد : رفت و رو یعنی مطابق مصطلحات دستوری صیغة ماضی مطلق و فعل امر . اسم فعل آن از یکجا شدن ریشة ماضی یا صیغة ماضی مطلق مفرد غایب یعنی رفت باپساوند ان شکل می گیر ( رفت + ان = رفتن ) . فعل روفتن هم دو اصل دارد : روفت که همه صیغه های زمان گذشته از روفت ساخته می شوند وهمه صیغه های زمان حال وآینده از روب . فعل کوفتن هم دوریشه دارد : کوفت و کوب . اسم فعل آن کوبیدن هم است . فعل خواندن هم دو اصل دارد . اصل زمان گذشته یا ماضی آن خوا ند است و اصل زمان حال وآینده که صیغه های مضارع از آن ساخته می شوند خوان است . پندارم همینقدر مثال برای دانستن ریشه های فعلهای زبان دری بس خواهد بود .