32

(۲) آزادی گفتار

از کتاب: درد دل و پیام عصر ، قصیده
11 October 1947

عصر نو دارد اداهای شگرف 

شیوه ها و ارمغانها شگرف 

نوع انسان را دهد آزادگی 

بنده را بخشد فر فرخندگی 

گفت استاد ادعای نوین 

عصر نو را داد درس بهترین 

هر کسی آزادست در گفتار خویش 

میتواند گفت از پندار خویش 

در جهان فرشته آزادکی 

میزند بانگی  بآواز قوی 

کای اسیران بندها را بگسلید 

جنبشی  در عصر آزادی کنید 

تابکی در قعر چاه دل و اسر 

یوسف تان. دور از بازار مصر ؟ 

تابکی اندر غلامی زیستن 

فادخلو فی ارض جنایت عدن 

این ندا نو نیست ای دانشوران 

بارها آنرا نیوشیده جهان 

از عرب شد این صدا ز اول بلند 

زان ما این گوهر بس ارجمند 

مرد مسلم در جهان خام و آب 

این گهر را داد نیکو  آب و تاب 

هر کسی گفتی بآزادی سخن 

نغز گفتارش بدی در عدن 

بر سر منبر بگفتی پاک و صاف 

آنچه دیدی ناروا و تا معاف 

نی زکس بینی نه ترسی داشتی 

چونکه حق را قول خود پنداشتی