ابی العباس سفاح رضی الله عنه
نام او عبدالله بود، بن محمد بن علی عبدالله بن عباس رضی الله عنهم اجمعین ( ۱ ) ولادت در سنه خمس و مائه، و قیل در سنه ثلاث و مائه. و مادر او رایطه بنت عبیدالله الحاثیه ( ۲ ) بود، و بیعت او روز جمعه سیزدهم ماه ربیع الاول سنه اثنتین و ثلاثین و مائه ( ۳ ) بود، اول کسیکه با بیعت کرد عم او بود داود
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(۱)در شجره در اصل سخت مغشوش است و بسبب نم رسید گی سیاه گردیده و خوانده نمیشود ، از الکامل و مجمل و طبری و تاریخ خلفای سیوطی و ابجد التواریخ محقق قندهاری وغیره کتب تاریخی نوشته شد
( ۱ اصل: اجمین بود( ۲ ) اصل: عبدالله الحارثه. پ: رابطه بنت عبدالله الحارثیه المامل و مسعودی و غیره: امه رایطه بنت عبیدالله بن عبدالمدان الحارثی ( ۳ ) در اصل کلمه اثنتین خوانده نمی شود، از الکامل نوشته شد
عباسیان طبقه(۴) (۱۰۹)
بن علی بن عبدالله بن عباس. بعد ازو برادر او ابو جعفر منصور ، از بامداد جمعه تا نماز پیشین خلق با او بیعت کردند، پس ابو العباس خطبه کرد و نماز بگذارد و بعد از نماز به لشکر گاه ابو سلمه خلال ( ۱ ) رفت، تمام لشکر در بیعت او آمدند و عبدالله بن علی بن عبدالله عباس، عم خود را به قتال مروان نامزد کرد، مروان به هزیمت از پیش عبدالله برفت تا کشته شد، و عبدالله علی دمشق را فتح کرد و باره او را خراب کرد، و قبور بنی امیه را تمام باز کرد، و جمه را بیرون آورد و بسوخت، در گور معاویه خطی بود چون خاکستر ، و در گور یزید مهرهاء پشت او جدا جدا بود، و هر کرادر یافت از اقرباء و اتباع ایشان را همه بکشت، و سر ایشان به نزدیک ابوالعباس فرستاد، و سرمروان را هم . و ابوالعباس آن سر را بخراسان فرستاد تا بسرقند بردند ولایت ابوالعباس چهار سال و ده ماه بود، و وفات او در ذی الحجه سنه ست ثاثین و مائه بود. اللهم اغفرله و الله اعلم بالصواب