32

علوم عقبی و خراسانیان

از کتاب: تاریخ افغانستان بعد از اسلام ، فصل چهارم ، بخش اوضاع اقتصادی و اجتماعی و اداری و فکری و علمی و ادبی افغانستان
04 February 1967

طوریکه در صفحات گذشته گفتیم : ملل اسلامی  باقبول دین اسلام  بدورۀ عقیدت و ایمان که یکی  از مراحل سیر فکریست رسیده بودند. و باید  ازین دوره بالاتر بمرتبه ارتقای علی برسند که اینک در عصر عباسیان آغاز شد و کار گردانان مهم آن هم خراسانیان بودند.

در اسلام دورۀ ترجمه و انتقال علوم عقلی از عصر امویان آغاز شده بود، و نخستین  کسیکه باین کار دست زد، خالد بن یزید بن معاویه (متوفی ۸۵هـ۷۹۴م) بود. که اورا حکیم آل مروان گفتندی. وی مرد فاضل و شیدای علوم بود که از مصر جمعی دانشمندان یونانی  را خواست و بوسیلۀ ایشان از زبانهای یونانی و قبطی کتابهارا در صعت ترجمه نمود.۱

خالد در کیمیا و طب ذوقی داشت و از یک راهب رومی ماریانوس این صنعت را فرا گرفت ، و دران سه رساله دارد. که نسخ خطی ان در استانبول و قاهره موجود است . ۲

و نیز در همین عصر به نوشتن کتب طب آغاز شد، و طبیب حجاج بن یوسف ثیاذوق قصیده یی را در حفظ صحت بعربی گفت، که ابن سینا آنرا بفارسی ترجمه کرد، و ماسرجس ( ما سرجویه) یهودی کتاب طبی  قس هارون ( کناش اهرون) را برای مروان یا عمر بن عبدالعزیز  اموی (حدود ۱۰۰هـ۷۱۸م) بعربی ترجمه کرده بود۳،

و همان ثیاذوق (متوفی ۹۰ هـ۷۰۸م) کتابی را در ادویه معالجه برای پسر خود نوشت.۴

این حرکت عقلی از اوایل قرن دوم هجری آغاز شده بود در عصر مأمون عباسی (۱۹۸/۲۱۸هـ) به کمال عروج و نضج خود رسید. و چون خراسانیان نیز 

۱الفهرست۳۳۸

۲بروکلمان۱/۲۶۲

۳بروکلمان۱/۲۶۳ بحوالت طبقات الاطباء ابن ابی صبیعه ۱/۱۲۱ و نبردوس الحکمه طبری ۴۶۵ و قفطی ۱۰۵ و الحیوان جاحظ۳/۸۵ و غیره

۴تاریخ تمدن اسلامی ۳/۱۳۹

در دربار و مناصب دولتی و محافل علمی و ادبی بهره داشتند و مخصوصا دودمان برمکیان بلخی در بغداد و خراسان بر تمام منابع مای و مراکز ثقافی مسلط بودند، بنابران درین حرکت عقلی و پرورش علم و هنر و فرهنگ سهمی بارز گرفتند و چون درینجا مارا با تمام رجال و حرحت علمی دورۀ عباسیان بغدا کاری نیست ، ازینرو میکوشیم ،انچه متعلق به خراسان و مردم آنست درینجا فراهم اوریم.

طوریکه در آغاز این مبحث خواندید، سهم و بهرۀ خراسان و سرزمین افغانستان در انتقال فرهنگی و علمی آسیا باندازه یی مهم و سنگین بود که مساعی ایشان علت فروغ دورۀ رنسانس فکری و علمی بغداد گردیدو علوم و فرهنگ ازینجااروپا انتقال یافت. که ما خوانندگان گرامی  را برای تکمیل این سخن بعنوان سهم برمکیان بلخی در انتقال و نشر فرهنگ در آغاز این مبحث سفارش میکنیم . 

مدارس خراسان 

در قرن نخستین هجری و هنگام حلول دین اسلام در خراسان ، مدارس علمی و کتب خانها هم وجود داشت، و ما از وجود مکاتب کودکان از عصر بنی  در شهر های اسلامی خبری داریم، که بقول ابن خلکان : ابو مسلم خراسانی را پدرش در کودکی به مکتب می برد و بین او و پدرش برین امر اختلاف افتاده بود.۱

جرجی زیدان گوید: که بقول دائرة المعارف برتانیه (در ماده المامون) همین خلیفه هنگامیکه برخراسان والی بود درینجا یک مدررسه را بنا نهاد و بنای این مدرسه در نیشاپوری یا شهری دیگر از خراسان دلالت دارد برینکه : این کار اامرای خراسانی  و عجمی انجام داده بودند زیرا اگر خودمامون باین کار در خراسان اقدام میکرد چرا در بغداد نظیر انرا در ایام قدرت و خلافتش در حالیکه به نقل  علوم  عشقی داشت نساخت؟۱

چون مادر نشاپور پیش از عصر نظام الملک طوسی ( موأسس مدارس نظامیه در اکثر بلاد اسلامی ) برخی از مدارس قدیم را می بنیم . مثلا مدرسه ابن فورک 


۱وفیات الاعیان ۱/۳۹۷

۲تاریخ تمدن اسلامی ۳/۳۰۰

متوفی ۴۰۶ هـ۱۰۱۶ م و مدرسۀ بیهقیه منسوب به بیهقی متوفی ۴۵۰ هـ۱۰۵۸ م و مدرسۀ سعدیه بنای نصر بن سبکتگین برادر سلطان محمود و مدرسه اسماعیل بن علی استو آباد و مدرسۀ استاد ابو اسحاق اسفراینی . ۱

ظاهرا مرو در خراسان قدیم یکی از مراکز حیات علمی و عقلی بود که برای اثبات این مطلب علاوه بر دلایل گذشته این روایت ابن ابی اصبیعه نیز موجود است و او هم از فارابی نقل میکند : سلسلۀ تعالیم مدرسۀ اسکندریه بعد از نشر اسلام به انطاکیه منتقل شده بود ولی از اخر ترین معلمان این مدرسه تنها یکنفر باقی ماند که از هو دو نفر درس عمل خواندند و یکی از ان دو مروی بود که ابراهیم مروزی باشد، و متی بن یونان در بغداد از و درس خواند. ۳

ریاضیات و نجوم  وطب:

بعد از تسلط یونانیان و دورهای شاهان یونانو باختری در افغانستان نفوذ فرهنگ و تمدن یونانی   چنانچه بارها درین کتاب گفته شد در تمام این سرزمین دیده میشود که حتما این تمدن یونانی پهلوی علمی نیز داشته است و از طرف دیگر چون هند نیز مخصوصا در قسمت نجوم و فلکیات و ریاضیات دارای ذخایر باستانی بود و ملتفای 

۱طبقات الشافعیه سبکی ۳/۱۳۷

۲تاریخ بغداد طیفور ۷/۱۵۷ ببعد

۳طبقات الاطبأ ۲/۱۳۵ 

این دو مدنیت یونانی باختری و هنید سرزمین افغانستان گردید بنابرین حدس میتوان زد که درین ممکت دانشی و عمی و جود داشته باشد و ما در سابق به حوالت البیرونی گفتیم که در دربار نند پاله کابلشاه، مودب و معلم بنام او گره بوت وجود داشت که کتابی را در علم نجوم نوشته بود و این روایت هم سراغ حرکت علمی را درین سرزمین میدهد. 

در فصل سوم و عنوان ۱۱ در اوایل این مبحث گفته ایم که دودمان برمکیان بلخی را با هند و علوم ان روابطی بود و جعفر بر مک پدر خلاد برمکی که بعد از سنه ۵۰ هـ۶۷۰ م زندگانی داشت مدتی در کشمیر بود که درانجا نجوم و ریاضیات و علوم طبیعی و طب را آموخته بود.۲ و این روایت هم سراغ علوم عقلی را دراز منۀ مقارن ظهور اسلام میدهد.

میشی مروی :

از جملۀ دانمشندان معروف خراسانی که از مردم مرو بود و ازمنجمان دورۀ منصور تامامون عباسی (حدود۱۵۰هـ۷۶۷م) شمرده می شود میسی بن اثری است که اعراب اورا ماشالله بن ساریه گفته اند . وی مرد فاضل و در علم احکام و نجوم یگانه عصر بودکه ابن ندیم در حدود ۲۵ تالیف اورا در علم نجوم و فلکیات وادیان و ملل و صنعت اصطرلاب شمرده است.۳

تاریخ وفان اورا بین ۸۱۵و۸۲۰م=۲۰۰و۲۰۵هـ نوشته اند که از کتابهای عربی او اثری باقی نمانده و او با نو بخت در سال ۷۶۲ م و۱۴۵ هـ در پیمایش های تعمیر شهر بغداد سهیم بود و یک کتاب اورا جبرار دگر یمونا یی بنام در لاتینی ترجمه کرده است. ۴

۱کتاب الهند۱۰۵

۲برمکیان لوسین بود ۴۲۱

۳الفهرست۳۸۲

۴خدمتای علمی مسلمانان در قرون وسطی ۱/۳۸تالیف محمد عبدالرحمان خان بزبان اردو طبع دهلی ۱۹۵۰ م

ربن مروی :

دیگر از همین مردم مرو، سهل مشهور به ربن طبریست (علی بن ربن یاربن ین سهل یا علی بن سهل بن ربن ) که بقول علی بیقهی  از نویسندگان شهر مرو و شخصی دارای همت بلند و علم به انجیل  و طب بوده و معنی کلمه ربن المعلم العظیم است ۱

در کتاب فردوس الحکمه علاوه بر اطلاعات طبیبان یونانی قدیم مانند بقراط و جالینوس و غیره از کتاب پژشکان هندی مانند جرکاو وسسرد وندان نیز سود برده و مطالب عمده را از طب هندی دران نقل نموده است و ازین هم بر مآید که در خراسان قرن اول اسلامی  روایاتی از طب هند و علوم آن موجود بوده است.

زیرا ربن پدر علی از دانش اموزان مدارس مرو مرکز خراسان است.

۱تتمه صوان الحکمه ۹ از امام علی  بن یزید بیهقی لاهور ۱۳۵۱ هـ

۲تاریخ علوم عقلی ۱/۶۰ طبع تهران ۱۳۳۱ ش

۳سید جلال الدین تهرانی در گناهنامه ۱۳۱۰ ش طبع تهران ۲۹

۴اخبار الحکماه قفطی ۱۵۵

۵الاعلام ۵/۹۹

۶فردوس الحکمه ۵۵۷ و ببعد

ابو معشر بلخی :

جعفر بن محمد بن عمر بلخی مشهور به ابو معشر، عالم فلکی و منجم مشهور ، در آغاز امر از اصحاب حدیث بود، ولی بعد از عمر ۴۷سالگی  نجوم اموخت و آنقدر شهرت یافت که قفطی اورا با احاکم نجوم در تمام عالم اسلام عالمتر میخواند.و همچنین در سیر عجم و اخبار سائر ملل استاد بود و بعمر متجاوز به صد سالگی رسید، ومدتها در بغداد زیست و در سال ۲۷۲ هـ۸۸۶ م درواسط بمرد. آثار او در نجوم و تاریخ و زیچ و غیره زیاد است که ابن ندیم و قفطی تا چهل کتاب نام می برند. ۱

و قاضی صاعد الدلسی (متوفی ۴۶۲هـ۱۰۷۰م) گوید که ابو معشر زیج خود رابر مذهب علمای قدیم  ایران و سائر نواحی بنا نهاده که اهل حساب از مردم پارس و هند و چین و اکثر امم که معرفت باحکام نجوم دارند انرا صحیح ترین ادوار دانند و نام آنرا سنی العالم گویند:۲

بو معشر بلخی دز نزد غریبان بنام (البومرسر) در قرون وسطی معروف بوده از شاگردان الکندی (متوفی حدود ۲۵۸هـ۸۷۱م) است و دوازده کتاب او اکنون موجود است. ۳ که در کتاب المدخل الی علم احکام النجوم مدو جزر بحر اترکشش آفتاب و ماه شمرده و این کتاب در قرون وسطی در شرق و غرب پسندیده و مشهور بود۴ 

محمد بن موسی خوارزمی:

ابو عبدالله محمد بن موسی خوارزمی از مردم شمال خراسال و ریاضی دان و استاد فلکی و مورخ است  که با مامون (۱۹۸/۲۱۸هـ۹ معاصر و رئیس خزانۀ کتب او بود که به مجع و ترجمه کتب یونانی همت گماشت . ۵ وی از بزرگترین علمای ریاضی دنیای قدیمست که اثر او در تمدن اسلامی و مراکز علمی اروپا از قرن ۱۲ م آشکار است و او را مولفان لاتینی  (ALKHORISMA  

و دیگران )ALGORISMA  

نامند. کتاب


۱اخبار الحما<۱۰۶ و الفهرست ۳۸۴

۲ترجمه طبقات الامم ۱۷۰ طبع تهران  ۱۳۱۰ ش

۳تاریخ ادبیات در ایران ۱/۱۱۷

۴خدمات علمی مسلمانان در قرون وسطی ۱/۶۴

۵الاعلام ۷/۳۳۷

حساب اوکه اصل عربی ان از میان رفته و ترجمه لاتیین آن که در قرن ۱۲م صورت گرفته دردست است ، اثر واضحی در شناساندن هندی مسلمین بد نیایی  مسیحی داشته ، وکتاب دیگرش کتاب المختصرفی حساب الجبروالمقابله است که متن عربی وتر جمه های لاتینی ومتن انگیلیسی آن طبع شده است .۱

یکی از کتب نجومی هند سید هانتا تالیف قرن ۴۵ م بود که بعضی حصص انرا اورا رها میهرا  در اوایل قرن ششم میلادی  تالیف کرده بود و او به کرویت زمین عقیده داشت. این کتابرا در عهد منصور خلیفه عباسی از راه خراسان به بغداد بردندو در انجا بامر خلیفه آنرا بنام السند ند الکبیر بعربی در اوردند و بعد از ان محمد بن موسی خوارزمی انرا در عهد مامون تلخیص کرد و زیج خود را با بعضی تصرفات ووارد کردن قمستی از اصول ایرانی و یونانی بر مبنای آن ترتیب داد.۲ 

نام سید هانتا هندی را در عربی الدهر الداهر ترجمه کرده اندف که بقول ملتبرون اساسی برای علم فلک بعد از اسلام گردید و از کتاب زیج خوارزمی مسعودی. و از و «التاریخ » او حمزه اصفهانی مطالبی را نقل کند. و کتاب «صورة الارض من المندن و الجبال او طبع شده و عمل اصطرلاب  و از کتاب رسم المعمور من البلاد » او وصف افریقیه طبع شده است. 

خوارزمی تازمان وفات الواثق خلیفه زندگانی داشته و بعد از ۲۳۲ هـ۸۴۷ م در گذشته است  ۳ و قراریکه نلینو در تاریخ علم فلک (ص۱۷۴) و فیدمان در دائرة المعارف (۹/۱۸) می نویسد: در اروپا کلماتی منتهی به کلمه (ALGORISM)

می شوند. که معنی طریقه متواتره در حساب باشدو یکی از قواعد این علم گشته و این کلمه از نم الخوارزمی در السنه اروپایی تصحیف شده است. 

۱تاریخ ادبیات ۱/۱۱۵

۲تاریح علوم عقلی در تمدن اسلامی ۱/۶۳و ۱۱۲ طبع تهران ۱۳۳۱ ش 

۳الاعلام ۷/۳۳۷

بقول ابن ندیم : زیج اول و دوم خوارزمی سند هند نامیده شده و از کتب دیگر او کتاب الرخامه و کتاب العمل  بالاسطر لابات و کتاب التاریخ او شناخته شده اند.۱

وفات خوارزمی  را در سنه ۸۵۰م حدود۲۳۵ نوشته اند از ابتکار رهای علمی  اواینست که ریاضیات یونانی و هندی را بادیکدیگر انطباق  دادو علم حساب هندی را به اروپا آشنا نمود و بنابرین  اورا از بانیان جبرو مقابله باید شمرد، که جد اول مرتبۀ او درهیئت افلاک و علم مثلثات نیز رهنمای اروپائیان گردیدف و آنرا مسلمه مجریتی در اندلس  در نصف دوم قرن دهم میلادی  تجدید نظر کرد و درسنه ۱۱۲۶م بوسیلۀ ایدیلار به لاتینی ترجمه شد، که دران جد اول شرح تفاعل وجیبی و مماسی زوایا شامل است و کتاب صورة الارض او تصحیح متن و نقشه های جغرافیای بطلیموس بود. ۲

حبش حاسب مروزی

نامش احمد بن عبدالله بن حیش (حبیش) حاسب مروزیی است، که در سنه ۲۲۰هـ۸۳۵ م از جهان رفته و یکی از ریاضی دانان قدیم اسلامیست که در حساب تسیر کواکب شهرت داشت ، و سه زیج را تالیف کرد. اول : بر مذهب  سند هند که دران مخالفت فزاری و خوارزمی را در عامه اعمال نمود، و حرکت اقبال و ادبار فلک البروج را مطابق رأی ثاون اسکندرانی ( از علمای ریاضی اسکندریه ۳۶۵/۳۹۰م) برای تصحیح مواضع طولی کواکب ثابته استعمال میکرد و این زیج را در اول کار که معتقد بحساب سند هندی علمای هند بود ترتیب داده است . دوم زیج معروف به ممتحن که انرا بعد از رصد کواکب در زمان خود و امتحان حرکات ـن تلیف کرد . سوم زیج کوچک مسمی به زیج شاه

آثار دیگر او عبارتست از عمل با سطر لاب و کتاب زیج دمشقی،

۱الفهرست۳۸۳ و اخبار را الحکماء ۱۸۷

۲خدمات علمی مسلمانان ۱/۶۱

و زیج مأمونی و کتاب ابعاد و اجرام و کتابی در دوائر مماس و عمل تسطیح قائم و مائل و منحرف کتاب خاتم و المقایسس.

بقول ابن ندیم  و قفطی:حاسب به سال صدم زندگی رسیده بود. که درین صورت تولدش باید در حدود۱۲۰هـ۷۳۷باشد. بوریحان بیرونی نیز اورا در قانون مسعودی نام می برد و برخی محاسبات اورا می آورد.۲

حبش در سریانی بمعنی پیشوای دینی  است و او از سنه ۸۲۵تا۸۳۵ یعنی اواخر عمر خود به مشاهدات فلکی مشغول بود و راجع به کسوف آفتاب ۸۲۹م۲۱۴ هـ نخستین بار بطریق ارتفاع جرم فلک ارتفاع جرم فلک (ارتفاع آفتاب) تعیین وقت نمود و یک پسر او ابو جعفر ابن حبش نیز منجم و سازندۀ آلات علم هیئت بود.۳

احمد فرغانی 

احمد بن محمد بن کثیر از مردم فرغانه و یکی از منجمان دربار مامون بود؛ و اورا مولفاتی در علم نجوم هست مانند «المدخل الی علم هیئة الافلاک و حرکات النجوم» که مشتمل بر ۳۰ باب و تمام مباحث کتاب بطلیموس بزبان شیرین و روشن است.۴

یک کتاب او بنام «اصول حرکات المساویه جوامع علم النجوم » در قرن ۱۲ م به لاتینی ترجمه شده و بنابرین در اورپا بنام لاتینی الفرگانیوس مشهور است و تا حدود۸۶۱م۲۴۷ هـ زنده بود زیرا در همی سال آب پیمای دریای نیل در فسطاط بنگرانی  او ساخته شدو آثار فرغانی در اروپا بر سیرارتقائی علم افلاک اثر ثوی داشت او نظریۀ بطلیموس را در استقبال نقطۀ اعتدالین قبول کرد، ولی گفت: که اثر این استقبال تنها بر مقامات ستارگان نمی افتد بلکه بر سیارگان نیز اثر دارد. او قطر زمین را شش هزار و پانصدمیل

۱الفهرست۳۸۴واخبار الحکماء۱۱۷۰

۲گاهنامه ۱۳۱۰ش سید جلال الدین تهرانی .

۳خدمات علمی مسلمانان ۱/۶۲

۴اخبار الحکماء۵۶

تخمین کرد، و فواصل اعظم سیارات با با قطر آنها تعیین نمود و متن کتاب جوامع علم النجوم او بزبان عربی بسعی غولیوس در لیدن بسال ۱۶۶۹م طبع شد اما یک ترجمه لاتینی آنرا گرر دو کریمو کرده که از ۱۱۱۴تا۱۱۸۷م زندگی داشت و کتابش در روم در سنه ۱۹۱۰ م طبع شد ولی در عبرانی انرا جیکب اناتول پیش از ۱۵۹۰ م ترجمه کرده است ۲ و دورسالۀ او در اسطرلاب و کتاب او در اصول علم نجوم با ترجمه های لاتینی ان در دست است. ۳

جابر خراسانی و کیمیا 

ابو موسی جابر بن حیان بن عبدالله مشهور به صوفی و اصلا خراسانی و ساکن کوفه بود که اورا فیلسوف و کیمیادان و مرد مکتشف و مبتکری شمرده اند و بدربار برمکیان بلخی و خصوصا جعفر ین یحیی (متوفی ۱۸۷هـ۸۰۲م) محشور و پرورده بود وفات اورا در ۲۰۰هـ۸۱۵م در طوس خراسان نوشته اند.۴ و دارای تصانیف فراونست که به ۲۳۲ جلد کتاب بالغ می شود و حتی بعضی انرا ۵۰۰ جلد هم گویند، که اکثر آن از بین رفته و برخی  هم به لاتینی  ترجمه شده است و بنابرین جابر در اروپا بنام شهرت کافی دارد وم برتلو گوید که جابر را در کیمیا همان منزلست که ارسطو پیش ا و در منطق داشت. و او اولین کسی است که سودای کاویه (کاستک سودا) و حامض کبریتیک را بنام زیت الزاج و آب طلا(حامض نیستر وهیدروکلوریک( و مرکبات کاربون پوتاسیوم و کاربون سودیم را کشف کرد و خصائص  مرکبات

۱علم الفک ننلینو۴۰ طبع روما ۱۹۱۱م و خدمات علمی مسلمانان ۱/۶۳

۲همین کتب

۳تاریخ ادبیات صفا۱/۱۱۵

۴الذریعه ۲/۵۵

زیبق را شرح داد و انرا بساخت.۱

دکتور گوستاولوبون می نویسد:

«اینکه در کتب شیمی می نوسند که لاوازیه موجد این علم می باشد باید در نظر داشت که کیمیا و هر علم دیگر به یکبار ایجاد نشده و اگر لابراتورهای هزار سال پیش مسلمانان و اکتشافات مهمه را درین علم نمیکردند لاوازیه

نیز نمی توانست قدمی مهمه را درین علم نمیکردند لاوازیه

نیز نمی توانست قدمی پیش برود اقدم و اشهر علمای کیمیای 

اسلام جابر است که در اواخرش هشتم میلادی حیات

داشت، تصنیفات او خیلی  زیاد و چند ین کتابش در لاتینی 

هم ترجمه شده که مشهور تر آن نتایج التکمیل است که در سنه ۱۶۷۲م

بزبان فرانسه هم ترجمه شد و در اروپا مستد و مورد استفاده بود.

تصانیف جابر مانند یک دائرة المعارف علمی مشتمل بر خلاصۀ مجموع مسائل کیمیاوی مسلمانان ودوان ترکیباتیست که قبلا معلوم نبودند مانند تیزاب سلطانی و تیزاب فاروق که درشیمی دو عامل موثر است و بدون ان این علم نمیتواند بوجود آید. جا بر از خواص بعضی گاز ها نیز واقف بود و او می نویسد: چون گازها با اجسام مرکب 

شوند شکل و خاصیت خودرا از دست میدهند ودر حقیقت از انچه بودند تغییر میکند و اگر میدهند انرا از اجسام باز گیرند ممکن است دوحالت روی دهدیا گاز ها به تنهایی جدا شده متصاعد شوند و اجسام مرکب با ان برجای مانند یا گازها و اجسام تمام به یکبار از میان رفته و فانی شوند.

۱الاعلام۲/۹۱

مانند سائر علمای شیمی عقیدۀ جابر هم این بود که فلزات 

از اجزاء نامی خاص نهاده مثل گوگرد جیوه زرنیخ

اما اجزاییکه این مرکبات از انها پیدا شده اند بین خصائص

انها و خصائص این مرکبات شباهتی وجود ندارد یعنی 

بنابر عقیدۀ علمای شیمی عرب تمام فلزات ازیکنوع اجزاء

تشکیل یافته اند. و منشأ اختلاف در کمیت و مقدار این اجزاء می باشد.

در تصنیفات جابر تر کیباتی که قبلا معلوم نبودند ذکر

شده مانند جوهر شوره تیزاب سلطانی قلیاب نو شادر

و سنگ دوزخ (نترات سیم) و راسب احمر (اکسیدزیبق)

و غیره و او نخستین کسی است که درین کتب یک سلسله

عملیات شیمیاوی از قبیل تقطیر و تبخیر و تبلور و انحلال و تجزیه و ترکیب و غیره را بیان نموده است. »۱

بقول برخی از راویان جابر از پیروان امام جعفر صادق (رض) و مرد شیعی بود، که کیمیارا هم از ان امام فرا گرفته بود و شاگردان مانند محمد بن زکریا رازی و الخرقی و ابن عیاض  مصری و اخمیمی داشت. ۲

اگر این روایات مدار اعتبار شد پس حضرت امام جعفر صادث در سنه ۱۴۸هـ۷۶۵م وفات نموده ووفات جابر ۲۰۰هـ۸۱۵ م است و باید دانست و ابن ندیم گوید

۱تمدن اسلام و عرب ۶۱۲ ببعد

۲الفهرست ۵۰۰

که در برخی از کتب مولفه رازی در علم کیمیا چنین مر نویسد: «قال استاذ نا ابو موسی جابر بن حیان و»

از فهرست کتابهای جابر که ابن ندیم از دیدار خویش و یا نقل ثقات ترتیب داده بر می آید که جابر در فلسفه و کیمیا و گیاه شناسی و فلکیات و ریاضیات و طبیعات و حتی در شعر و ادب و الهیات و زهد و مواعظ نیز تالیفاتی داشته و از جملۀ دانشمندان کثیر التألیف اسلام شمرده می شود.

ابوالعباس سرخسی:

احمد بن محمد بن مروان بن طیب سرخسی خراسانی متولد در سرخس و شاگرد یعقوب کندیست که در اغلب علوم فلسفی و حکمتی دست داشته خاصه در ریاضی و منطق و موسیقی وی معلم معتضد خلیفۀ عباسی و بعد از ان ندیم و مشاور او بود چون سری از اسرار خلیفه را فاش ، خلیفه  اورا در سنه ۲۸۶ هـ۸۹۹ م قتل کرد.

ابوبکر محمد سمرقندی

محمد بن یمان سمرقندی در حدود۲۰۰هـ۸۱۵ م زندگی داشت و در سنه ۲۶۸ هـ۸۸۱م از جهان رفته و یکی از طبیبان دانشمند و معروف بود او نقضی بر الطب الروحانی رازی نوشته بود که رازی جوابی بنام «کتاب فی نقض الطب الروحانی علی بن الیسان »بران نوشت.۲

محمد بن یمان یکی از اکابر فقهای حنیفه و دارای تالیفاتست که از ان جمله معالم الدین الرد علی الکرامیه و الا عتصام در حدیث شناخته شده اند.۳

۱الاعلام ۱/۱۹۵ و گاهنامه سید جلال الدین ۱۳۱۰ ش . ص ۷۲

۲تاریخ علوم عقلی ۱/۱۷۸

۳الوائد البهیه۲۰۲ و جواهر المضیه ۲/۱۴۴ و کشف الظنون ۸۳۹