32

الخامس الملک ابوعلی بن محمد سوری

از کتاب: طبقات ناصری (جلد ۱/۲) ، فصل طبقه ۱۷ ، بخش غوریان
01 January 1280

امیر ابوعلی مردی نیکو سیرت و گزیده اخلاق بود، و بحسن اعتماد موصوف و در عهدیکه پدرش امارت غور و جبال مندیش      ( ۱ ) داشت ، همه خلق را نظر بر وی بود، و محبت او در مزاج ها مرکب. و هر چند پدرش بامیر سبکتگین و سلطان محمود رحمهما الله تمرد ( ۲ ) میکرد،امیر ابوعلی مدام بخدمت سلطان اخلاص و طواعیت خود ظاهر میگردانید ، و مکتوبات مشتمل بر اظهار فرمان برداری و محبت در قلم می آورد، و بحضرت غزنین میفرستاد، چون تمرد پدرش از حد اعتدال تجاوز کرد، سلطان از غزنین لشکر آورد، بعد از کوشش بسیار امیر محمد سوری را بدست آورد، واو را با خود بطرف غزنین برده، امیر ابو علی را امارت غور داد ، چون ابو علی بغور نصب شد، بجای خلق نیکویی کرد ( و بنا های خیر فرمود، و ائمه و علما را عزیز داشت، و تعظیم زهاد و عباد از لوازم احوال خود شمرد،وخلق ممالک غور در عهد او بر فاهیت روزگار گذاشتند ( و برادر او شیش بن محمد در ظل حمایت او روزگار میگذارنید ) چون مدتی از عهد دولت ( ۳ ) او بر آمد و مملکت غزنین از محمود به مسعود رسید، امیر شیش را پسری عباس نام در غایت قوت و شوکت در رسید،خروج کرد، و عم خود امیر ابو علی را بگرفت و ممالک غور در ضبط آورد. و السلام علی من اتبع الحق و الهدی.