تپه چغان
درقسمت شمال شرقی کابل وبه طرف شمال،شمال مشرق جلال آباد موازی با خط سرحدی تحمیلی کنونی مهمان درۀ طولانی افتاده که معمولأ بنام(کنر)مشهوراست وآب آنرا(رودخانه کنر)میگویند که درقسمت های علیای خود به نام رودخانه چترال وازآن بالاتر درحوالی سرچشمه خود که عبارت ازحومه(کوتل بردفیل)باشد؛ بنام رودخانه کاشغرهم یاد میشود،معاونان رودخانه کنر بیشتر از سوحل راست آن از داخل خاک مهمان ازعلاقه نورستان سرچشمه میگیرند ومشهورترین آن(لندی سین)و(اب پیچ)است که بصورت روخانه های سیلابی بعد ازتاب وپیچ زیاد ازته دره ها ودامنه های جنوب هندوکش شرقی پائین میشوند وروی همرفته راه رفت وآمد نورستان علیا همین دو راه است.امروز و درزمانه های باستان بیشتر از ته همین دره ها به قلب اسرارآمیزنورستان آمد وشد میشد.
دره کنرچون عمومأ طولانی افتاده ازنظراوضاع طبیعی آنرابه سه حصه تقسیم میکنند:قسمت سفلی،قسمت وسطی وقسمت علیا که به اصطلاح معموله آن سه راه (گنرخاص)و(برکنر)گویند ومرکزعمومی آن بنام (چغه سرای)یادمیشود که در محل تقاطه دره کنرودره پیچ واقع شده ومرکز حکومت کلان کنرهاست.
پیشترگفتیم که ازمعاونان کنریکی(لندی سیس)ودیگرآب پیچ است،درۀ پیچ بزرگترین دره فرعی است که درمقابل چغه سرای ازقسمت های وسطی دره کنربه طرف قلب نورستان بازشده است.انشعابی که درداخل خود دارد واز آنجا به لغمان ودره های مربوط آن وسائر حصص نورستان علیا یکسان میتوان رفت.
مقصد ازین شرح و بسط جغرافیائی نشان دادن اهمیت و موقعیت نقطه ایست که معمولأ بنام(تپه چغان یادمیشود و محمد ظهرالدین بابر درترک خود آنرا به چغانیان سرای (چغان سرای)یاد کرده است؛ در اسم(چغه سرای امروزه صورت مخفف ترهمین نام است.)
درمدخل دره پیچ دردوطرف دره اول بوزه های کوه ومخصوصأ درپوزه های قسمت چپ که بیشتر بردره کنرهم حاکم میباشد؛ درمقابل دهکده ومحل حکومتی فعلی چغه سرای بقایای آبادی ها مهمی دیده میشود که درآن به تعداد زیاد خشتها و لوحه های بزرگ و ضخیم سنگ مرمهم استعمال شد،تاجای که بقایای دیوارها و تهداب ها نشان میدهد روزی یکسلسله آبادی مهمی درین نقطه وجود داشته که از آنجمله دیوارهای یکی ازعمارات با خشت های بزرگ تراشیده در سنگ سیاه فراز ویرانه ها دربغل کوه دیده میشود ودرگرد ونواحی آن شواهد دیگربه وجود آبادی های دیگر حکم میکند؛ پایان تر از دامنه آبادی ها یک قبرستان بزرگی وجود است که دامنه آن تا یک و نیم کیلومتر در دره پیچ ممتد است و به تعداد زیاد خشت های بزرگ مرمری ،پارچه های ستون سنگی مرمری وقاعده وسرستون ها مزین با گل و برگ وتزئینات ونقوش دیگربنظر می خورد.
ازروی ظاهر بقایای آبادی ها و از روی بسیاری از لوحه ها که به رسم الخط عربی وفارسی آسمائی از قبیل ابن عمر،سلطان پگل،بهرام شاه،حیدرعلی ننگر وغیره روی آنها خوانده میشود؛ چنین حدس میتوان زد که آبادی های اینجا مربوط به دوره های اسلامی آنهم اواسط عهد اسلامی باشد،چنانچه از روی برخی سنه ها حدس قوی ترمیتوان زد و بداءآبادی های نقطه مذکور را تا 600 سال قبل بلند میتوان برد واین حدس ما را به دوره چغتایی های احفاد چنگیز نزدیک میسازد و نام محل(تپه چغان یا (چغان سرای)(فولکلورعامه تاحد زیاد موید این نظریه معلوم میشود.البته از قصه های فولکلوریک علاوه برآمدن و رسیدن شهزادگان چغتائی وجود شهزادگان محلی که قبل برمغل ها درین نقطه محلی که قبل برمغل ها درین نقطه زیبا حکمرمائی داشتند هم معلوم میشود چنانکه میگویند اصلأ درازمنه قدیم دراینجا پادشاهی به نام(ننگرشاه) حکمروائی داشت و(سلطان پگل)و(بهرامشاه) دونفراز شهزادگان فعلی بروی هجوم آوردند.
این قصه های فولکلوری وارزش تاریخی آن بجایش باشد؛عجالتأ از آن یک نتیجه می گیریم وآن عبارت ازین است که قبل ازعصر مغلی احفاد چنگیزی درتپه چغان آبادی های دیگری بوده ویک نقط مهم سوق الجیشی دراواسط دره کنر روی یکی از معابر مهم نورستان خود بخود حکم میکند که در ازمنه قدیم ترآبادی های داشته باشد.
بابردرتزک خود میگوید که عین فتوحات درچغه سرای مردم کافری در داخل نورستان درحالی که مشک های شراب درگردن داشتند به کمک اهالی این نقطه می آمدند به اساس تحفظات مردم شناسی هیت دانمارکی ازاحتمال بیرون نیست که اسکندرکبیرحین عبور از دره کنر درهمین محل تلاقی دره پیچ با دره کنر یکی از دهکده های بزرگ بایی از قلعه های چنگی نورستانی های قدیم را آتش زده باشد.
گمان غالب برین میرود که در زمان اسکندر مقدونی درهمین جائی که امروز خرابه های(تپه چغان) واقع است وبرای یک قلعه نظامی محلی ممتازی بشمارمیرود،قلعه مهمی بوده واجداد نورستانی ها دردوهزار و چهار صد سال قبل درهمین نقطه با فاتح مقدونی پنجه نرم کرده اند وبالاخره قرارگاه مقاومت ایشان طعمه حریق شده است.
پس(تپه چغان)یا(چغان سرای)پیش ازینکه به این نام مشهورشود؛آبادی و موقعیت مهمی داشته و نام های باستانی که برقله ها و قلعه های مخروبه روی کوهها گذاشته شده موید این نظریه است و روزی کاوش های علمی به این افکار جواب های قطعی ویکطرفه خواهد داد.