111

مانده ومانده گی

از کتاب: زبان د آری
مانده گی به معنای خستگی تن و مانده صفت ازآن ، چنان که امروزه درافغانستان رواج دارد ، درکهن زمانها دردیگرسرزمینهای زبان فارسی نیز کاربردداشته و واژۀ ادبی شناخته می شده است؛چنان که درشاهنامه می خوانیم:
مگر مانده گردند ومستی کنند
به جنگ اندرون پیشدستی کنند
( ازجنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب)

بدان مانده گی باز برخاستند
به کشتی گرفتن بیاراستند
(داستان دوازده رخ)

نگارنده بر این کلمه ازآن رودرنگ کرده است که این واژه هم گفتاری پنداشته شده و از نوشتار دور مانده است.
ما می گوییم مانده نباشید! به همان معنای خسته نباشید.
پس مانده را در کنار خسته می توان به کار برد. و برای بیان یک معنا دو واژه داشت.