پیشآمدهای تاریخی

از کتاب: بالاحصار کابل و پیشآمدهای تاریخی

از آغاز دورۀ سدوزائی تا خراب شدن بالاحصار از طرف انگلیس ها

ارتباط  و تسلسل واقعات: پیش آمدهای تاریخی بامرور زمانه گذران در هر نقطه ئی از نقاط جهان تسلسلی دارد و مرتب ساختن آن کرونولوژی تاریخ را تشکیل میدهد. بالاحصار که آنرا به شکل یک نقطه در شهر کابل و کابل را به مشابه یک دایره در محیط خاک های افغانستان انتخاب کرده و پیش آمدهای تاریخی را در مرور سال و ماه در آن دو حلقه کوچک و بزرگ ولی متمرکز تعقیب میکنیم ارتباط و تسلسلی میخواهد دقیق که حفظ آن در قدم اول برای تدوین این اثر بوجه احسن کمال اهمیت دارد زیرا تعقیب واقعات تاریخی در نقاط کوچکی چون حدود یک قلعه در یک شهر که در میان جریانات مهم و عمومی پیچیده و ملفو است کمتر به دست می آید و زودتر از نظر فرار میکند و غالباً میسر نمیشود. بنابران ضبط و ثبت آن در یک موقع معین در دفتر خاطرات زمانه گذران با تمام اشکالی که در حد نفس خود دارد تسلسل و ارتباط خاصی میخواهد که در چوکات تاریخ کوچک محلی و در محیط بزرگ تاریخ عمومی مترتب و مرتبط باشد. همانطور که در مقدمه جلد اول این اثر ذکر کردیم با اینکه مرام اصلی تعقیب واقعات و پیش آمدهای تاریخی در یک نقطه معین یعنی "بالاحصار کابل" است ولی تسلسل واقعات تاریخى یک قلعه ولو هر قدرهم کوچک باشد به ذات خود و ارتباط آن به محیط های کلان تر یک شهر و یک کشور و یک منطقه بزرگتر بشمول همسایگان و تاریخ عمومی و بین المللی هر کدام بجای خود ایجاب میکند تا ارتباط و تسلسل واقعات تا حد امکان مراعات شود. در جلد اول با اینکه منظور نظر اصلی در آغاز کار تنها بالاحصار بود رفته رفته همین عامل ارتباط و تسلسل واقعات ملحوظاتی پیش آورد که محیط کابل علاوه به محیط بالاحصار در شرح پیش آمدها مدنظر گرفته شود و به همین علت از محیط شهر کابل به محیط افغانستان حتی خارج قلمرو کشور هم قدم هائی گذاشته شد. در جلد اول این اثر با اینکه دامان زمان طولانی بود و از قدیم ترین زمانه ها اقلا ازقرن دوم مسیحی تا سقوط بالاحصار کابل در حمله نادر افشار در ۱۱۵۱ هجری قمری (١٧٣٦م) در حدود یک و نیم هزار سال را در بر میگرفت با اینکه تقریباً هشتصد عنوان در حاشیۀ صفحه ها قرار دادیم معذالک بعلت فقدان مدارک و اسناد تاریخی که پایه اصلی این کتاب بر تذکار متون مربوطه قرار داده شده است پیش آمدهای تاریخی مربوط به خود بالاحصار نسبتاً کمتر بوده درین جلد که از سقوط بالاحصار کابل بدست نادر افشار و شروع دورۀ سدوزائی به بعد تا به ویرانی قلعۀ تاریخی به امر جنرال رابرت انگلیس از حوالی ۱۱۵۱ یا ۱۱۶۰ تا ۱۲۹٦ (به حساب میلادی از ۱۷۳۲ یا ۱۷۴۷ تا ۱۸۷۹) در حدود یک و نیم صدسال را در بر میگیرد با اینکه دامنه وقت بسیار کوتاه است سلسله واقعات به مراتب طولانی تر میباشد. بعبارت دیگر چون درین یکصد و پنجاه سالی که حدود آنرا قید کردیم ماخذ و مدارک نسبتاً زیاد است و یک قسمت واقعات را منابع خارجی هم ضبط کرده است سلسله پیش آمدها طولانی تر بنظر میرسد و یقین است وقتی هم خواهد رسید که به مقتضای اهمیت گزارشات در ردیف کردن آن روز بروز هم مجبور خواهیم شد. سلسله پیش آمدهای تاریخی در جلد اول بالاحصار کابل بتاریخ ۲۲ ربیع الاول ۱۱۵۱ (جولائی ١٧٣٦م) به واقعه سقوط بالاحصار بدست گماشتگان نادر قلی افشار خاتمه یافت از آن تاریخ به بعد تا ۱۱۶۰ که اعلیحضرت احمد شاه بابا در شیر سرخ قندهار به پادشاهی انتخاب شد در ظرف ۹ سال وضعی مبهمی در کابل و تقریباً در تمام خاک های افغانستان بمیان آمده بود به این معنی که نادر افشار با فتح دهلی محمدشاه کورگانی را کما کان بجایش گذاشت و خود با پول و ثروت سرشار بعد از ۵۸ روز از آن شهر مراجعت کرد و تا روزی که از طرف قوم خود و اطرافیان نزدیکش در فتح آباد خبوشان از مضافات مشهد بقتل رسید (یکشنبه ۱ ماه جمادی اخیر سال ۱۱۶۰ هجری قمری) دولت کورگانی هند از یکطرف و عمال نادر افشار از جانب دیگر به اعمال نفود میپرداختند و عکس العمل هائی علیه هر دو طرف از کهساران افغانستان نشان داده میشد در کابل دست نشانده ناصر خان آخرین صوبه دار محمدشاه کورگانی اظهار وجود میکرد و در غزنی بنابر بعضی روایات کسی دیگر از طرف نادر افشار خویش را حاکم شهر میدانست و در صفحات شمال مخصوصاً در بلخ در حدود دوازده هزار نفر به دور درویشی که عصمت الله نامی را به فرمانداری برداشته بود علیه نادر برخاسته و در امحای نفوذ وی در آن نواحی صرف مساعی میکرد. این وضع بلاتکلیفی و مشکوک با انتخاب شدن احمد خان درانی به پادشاهی افغانستان به سال  ۱۱۶۰ هجری قمری (۱۷۴۷ میلادی) خاتمه یافت.