حجابی
این شاعره از اهل استرآباد دختر مولانا بدر الدین هلالی آسترابادی است (۳) و در قرن دهم حیات داشت پدرش بقول صاحب ( مجالس النفاس) حافظه قوی داشت و اشعار خوبی میسرود و از مردم ترک و مصاحب علی شیر نوایی بود بعد ها بدربار عبدالله خان ازبک میزیست تا اینکخ در سنه ۹۲۶ ه ق (۴) بدست حسودان بقتل رسید .این غزل را از حجابی میدانند (۵) .
بهار و سبزه و گل خوش بروی جانان است وگرنه هریک ازاین جمله آفت جان است
به غنچه مهر چه بندد و زگل چی بگشاید دلیکه خون شده از خار خار هجران است
مران به خواریم ای باغبان ز گلشن خویش که پنجر وزد گل به خاک یکسان است (۶)
حدیث زلف دلاویز آن نگار امشب زمن مپرس که بس خاطرم پریشان است
مگوی شعر حجابی که نزد سیمبران هزار بیت و غزل پیش هبه ؟ یکسان است