محسن

از کتاب: یادی از رفته گان

میرزا محمد محسن دبیر بن محمد نبی بن حاجی علی در کابل ولادت یافته است . در زمان اعلی حضرت امیر دوست محمد خان دبیر بود و پس از وفات آن اعلی حضرت دبیر اعلی حضرت  شیر علی خان شد. در شاعری بمرتبه ارجمندی رسیده است . اقتدار اورا در نظم از قطعه ایکه در تاریخ وفات اعلیحضرت امیر دوست محمد خان  گفته میتوان دریافت .

دو بیت ذیل از اوست :

شها بغیر تو «محسن نظر به هیچ ندارد »

نظر فگن بگناهش مبفگن از نظر خود

---------------- ------------------- -----------------

«محسن » از اهل وفا خوانمت انگه که شوی

سنگ دنباله رو قافله سالار حجاز

محسن در زما حیات دیوان خود را ترتیب داده ولی متأسفانه در جنگ غزنی از دست او رفته است.

قطعه ایکه در وفات اعلیحضرت امیر دوست محمد خان گفته :

دی ماه برج سلطنت ایدوستان گرفت

کز حسرت فروغ جمالش جهان گرفت

شمعی خموش گشت که دو دمصیبتش

شد آتش غم و بهمه دودمان گرفت

شد خسروی زد هر که دائم به ماتمش

پیر و جوان فرقۀ افغان فغان گرفت

یعنی امیر دوست محمد که تیغ او

خورشید سان کران جهان تا کران گرفت

از بسکه مهربان بعزیزان خویش بود

نتوان بخامه معنی تفسیر ان گرفت

ره آنچنان نرفت بخورد بزرگ خویش

کش یک بزرگ خورده بکاری توان گرفت

هر گز بعمر خویش زکس دل گران نشد

با انکه هر که هر چه برو سرگران گرفت

ره را چنان زرهزن نا پاک پاک ساخت

کزد زد مزد بد رقۀ کاروان گرفت

تسخیر کرد خلق جهان را بحسن خلق

آری بحسن خلق جهان میتوان گرفت

تا پای او نهاد قدم بر سریر حکم

دستش کلاه سروری از سروران گرفت

نگرفت کس بد هر عنان عزیمتش

غیر از اجل که اخر عمرش عنان گرفت

کهسان و قارا او بهری لنگر افگند

انگشت بر عدا لت نو شیروان گرفت

کهسان وقارا و بهری لنگر افگند

از جنب ملک میمنه تا کوهستان گرفت

بنود فتح شهر هرات و بداد جان

مردانه وار شهر هری را بجان گرفت

حوری سر از جنان بدر اورد در جواب

گفت از (امیر جاهد غازی) توان گرفت

بحساب ابجد عدد ( امیر جاهد غازی ) ۱۲۸۷ میشود سرجنان جیم است و عددش سه چون از ۱۲۸۳ -۳ منفی شود ۱۲۷۹ باقی میماند که ماده تاریخ است .