الثانی الحسن بن بویه الدیلمی
امیرهمدان وری بود، و مروت تمام داشت و آلت و عدت بسیار، و رجال دیلم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(۱)اصل: اسیر. راورتی و پ: امیر. ( ۲ ) الرابت: ما یقدم مکافاه لمن هو فی منصب او خدمه ( المنجد ) . ( ۳ ) اصل: ابوالحسن . ( ۴ ) کذا . پ : ابوالهجا. راورتی گوید: که در بعضی نسخ خطی ضمیر او نیامده و عبارت چنین است: و پسر ابوالهیجا. و ابو الهیجا، ظاهرا همان عبدالله بن حمدان بن حمدون است حکمدار موصل و شام . چون وی بقول لن پول در ۳۱۷ ه از جهان رفته، بنابران باید پسر ابوالهیجا اصح باشد، که نام او ناصر الدوله الحسین بود. ( ۵ ) راورتی گوید : که علی را عماد الدوله لقب داد.
. (۶) راورتی گوید: نام وی ابو الحسین احمد بود و لقب او معز الدوله، و برادر بزرگش ابوالحسن علی بود
دیلمیان طبقه(۱۰) (۲۲۱)
ازمعارف و ابطال همه او را مطیع بودند، و او را فرزندان شایسته و شجاع در رسیده بودند اسمائهم: یکی فخر الدولة علی بن الحسن. دوم موید الدولة بویه بن الحسن. سیوم فخرالدوله ابی الحسن امیر عراق بود،( ۱ ) و شمس المعالی قابوس و شمگیر بنزدیک او بامان آمد بود و مدد طلبیده ، و او به نشاپور آمد. موید الدوله بن بویه الحسن را با ایشان حربها افتاد، و ذکر آن صابی ( ۲ ) در کتاب خود آورده است.