129

کاخ اقتدار

از کتاب: مروارید گمشده ، غزل
05 February 2016

  

از وفای بی نهایت عشق یـار از من رمیــد 

آشنا چون درد با من شـد، شـرار از من رمیـد 


بغض تحقیـر و اهانت خواست پیچد در گلو 

از هجوم نـالۀ بی اختیـار، از من رمید 


رسـم و آئین جهـان مرد،  پایـم را نبست 

حلقۀ زنجـیر کاخ اقتـدار از من رمیـد 


نام زن نام ضعیف البنیه و ناقص به عقل 

از عروج عشق در جان فگار از من رمید 


پر کشیـدم رفتم اندر آسـمان آرزو 

ناشکیبـا گشتم و صبر و قرار از من رمید 


خانۀ آرامشـم دیگر ز غم  ویران نشد 

شاخ زرد گلشنمف زین نوبهار از من رمید 


من خودم  انسانم  و بالاتر از معنای زن 

چهرۀ مظلومیت ازاعتبارازمن رمیـد 


کاش تو ای مرد ای جبار و ای جلاد زن 

دانی کین ترس ازتو، چون موشی ز مار از من رمید