کاخ اقتدار
از کتاب: مروارید گمشده
، غزل
05 February 2016
از وفای بی نهایت عشق یـار از من رمیــد
آشنا چون درد با من شـد، شـرار از من رمیـد
بغض تحقیـر و اهانت خواست پیچد در گلو
از هجوم نـالۀ بی اختیـار، از من رمید
رسـم و آئین جهـان مرد، پایـم را نبست
حلقۀ زنجـیر کاخ اقتـدار از من رمیـد
نام زن نام ضعیف البنیه و ناقص به عقل
از عروج عشق در جان فگار از من رمید
پر کشیـدم رفتم اندر آسـمان آرزو
ناشکیبـا گشتم و صبر و قرار از من رمید
خانۀ آرامشـم دیگر ز غم ویران نشد
شاخ زرد گلشنمف زین نوبهار از من رمید
من خودم انسانم و بالاتر از معنای زن
چهرۀ مظلومیت ازاعتبارازمن رمیـد
کاش تو ای مرد ای جبار و ای جلاد زن
دانی کین ترس ازتو، چون موشی ز مار از من رمید