32

عبدالمطلب بن هاشم

از کتاب: طبقات ناصری (جلد ۱/۲) ، فصل اول ، بخش انبیاء
01 January 1280

عبدالمطلب بن هاشم بن عبدمناف.نام عبدالمطلب شیبة الحمد(۵)بود و سبب نام او آن بود،که چون هاشم به تجارت بزمین شام رفت،بمدینه رسید،سلمی بنت عمرو النجاریه(۶)را بخواست،و عبدالمطلب در صلب او بود و برحم مادررفت،وهاشم در شام برحمت حق پیوست،سلمی عبدالمطلب را بزاد،و درمیان خالان خود بزرگ شد،و به برنایی رسید،و سلاح بردست کرد،و در جمال آیتی بود،و درتیراندازی و دیگر سلاح از همه بنی اخوال بر سرآمد،تا بابت

______________________________________________________________________

(۱)ثرید:برو زن حمید،پاچه های نان که در شوربا تر سازند(غیاث).

(۲)درین باره.این الزبعری گفت:عمرو الذی هشم الثرید لقومه ورجمال مکه مسنتون عجاف.

(۳)طبری والکامل:عاتکه بنت مره السلمیه.مجمل:عاتکه بنت عمرو بن هلک.

(۴)اصل:فرمان ده(۵)اصل:شبیه؟طبری والکامل شیبه نوشته اند،فولدت له شیبه الحمد فربافی اخواله.گزیده(ص ۲۷)عبدالمطلب نام او عامر بود و لقب عبدالحمد.

(۶)اصل:تجاریه،اماسلمی بقول جمهور از بنی النجار بود.













انبیاء طبقه(۱) (۵۵)

______________________________________________________________________

بن المنذربن حسان بن ثابت(۱)شاعر مصطفی علیه السلام والتحیه بمدینه رسید جمال وتیر اندازی عبدالمطلب را بدید بمکه آمد،و مطلب عم او را خبر کرد،عم او بطلب برادرزادۀ خود بطرف مدینه آمد،در کمین میبود،تا جوانان مدینه به تیراندازی بیرون آمدند،و شیبة الحمد درمیان ایشان بود،مطلب او را بشناخت، گریه بر وی غالب شد،خود را ظاهر کرد، و او را در کنار گرفت،وجامه بپوشانید و از ما دربستد،و درعقب خود،بر مرکب جمازه بنشاند،واو هیچ فرزند نداشت،تا چون بمکه رسید خلق او را بدیدند گفتند:مطلب آمد و عبدی نیز آورد خود را،یعنی بند،نام عبدالمطلب بر وی نشست.چون مطلب در گذشت مهتری قریش بوی رسید،و الله اعلم.