32

صاحب کتاب

از کتاب: روضة الفریقین

خمرک بضمه اول وسكون ميم وفتحۀ سوم و در آخر آن کاف ، از بلاد شاش (معرب چاچ = تاشکند کنونی) بود، که صاحب این کتاب ابورجاء المؤمل بن مسرور الشاشي الخمر كی ازینجا برامد.

این محدث استاد از چند تن محدثان عصر خود امثال جد سمعانی امام ابو المظفر و امام ابوبكر محمد بن على بن حامد الشاشى وعطا بن ابى عطاء الهروى، وابوطاهر احمد بن ابراهيم بن على القصاری خوارزمی  و غیر هم علم حدیث فراگرفت و عبدالکریم سمعانی مؤلّف الانساب 

(متوفا ٥٦٢ق) او را دریافته و هم ازو حديثى شنيده و اصحاب سمعانی هم از و سماع کرده اند. 

وفاتش در مرو در سنه ٥١٦ ق بوده و برنهر الرزيق مدفونست ( سمعانی ۲۰۷ الف ) . بعد از سمعانی شرح مغتنمی که دربارۀ  خمر کی نوشته از تاج الدین السبکی (۷2۷-۷۷1 ق ) است که گویا خمر کی را با وجود تصریحات مکررش که دربارۀ حنفیت خود درین کتاب دارد او را در طبقات شافعیه شمرده و چنین گوید : "المؤمل بن مسرور بن ابى سهل بن مأمون الشاشي : الشيخ الصالح ابوالرجاء العمر كى المأمون من اهل الشاش. ولادته فيما نظر ابن سمعانى قبل الاربعين والاربعمائه. وسكن مرو الى حين وفاته . وكان تفقه ببخارى على الى الخطاب الطبرى ، وعلى فقيه الشاش ابى بكر محمد بن على الشاشى بغزنه ، وسمع الرئيس اباعبدالله محمد بن احمد البرقی وبا يعقوب يوسف بن منصور السيارى الحافظ  ، وابا المظفربن السمعانى وغيرهم . 

وتوفى بمرو ليلة الاربعاء لثلاث بقين من ذى الحجه سنه سبع عشر وخمسمائه . وكان من الصالحين ارباب العبادات والمجاهدات مقيماً فى رباط يعقوب الصوفى بمرو ويقصد الناس للتبرک به ."

(طبقات الشافعية الكبرى ٣١٥/٤)

ترجمه : ( ابوالرجاء عمر کی ؟ مؤمل پسر مسرور پسر ابوسهل بن مأمون شاشی، شیخ پارسایی بود از اهل شاش ، قراریکه ابن سمعانی تخمین کرده ولادتش قبل از سنه چهارصد و چهل بود ، تا دم مرگ در مرو سکونت کرد در بخارا از علی بن ابی خطاب طبری، و همچنین در غزنه از ابوبکر محمد بن علی شاشی فقه خواند، و از ابوعبدالله محمد بن احمد برقی و ابو يعقوب يوسف بن منصور حافظ سیاری و "ابو مظفر بن سمعانی و غیر حدیث شنید و شب چهار شنبه ۲۷ ذیحجه سنه ٥١٧ ق در مرو وفات یافت . 

وی از پارسایان و ارباب عبادات و مجاهدات بود ، که در رباط یعقوب صوفی در مرو زندگی می کرد و همواره مردم تبرک را پیش او رفتندی." نویسندگان طبقات حنفیه که بعد ازین بتأليف احوال حنفیان پرداخته اند از همین منابع نقل کرده و نکته نوی را نیفزوده اند .