عشق
از کتاب: مروارید گمشده
، غزل
05 February 2016
تو مرا زنده نمودی تو مرا جان شدی ای عشق
تو چون احساس ملیحی که مرا آن شدی ای عشق
تو چو آهنگ غزل، نغمه ئی و ساز و نوائی
تو به اعضائی وجودم طرب افشان شدی ای عشق
تو چه دردی که خراشنده تر از زهری و اما
درد ها دادی و خود دارو و درمان شدی ای عشق
تو کدام عطر لطیفی که دمادم به مشامم
بدمیدی و مرا نقد دو صد جان شدی ای عشق
ای گل عشق که در سینۀ «واهِب» بشگفتی
زنده کردی دلش و شمع فروزان شدی ای عشق