الثامن الملك تمرخان
ماك تمرخان ترك نیکوسیرت وگزیده اخلاقی بود [و] بغایت جلد و شهیم (ه) وتا زنده و دلير،واصل او از قفچاق (۹) بودصورت خوب داشت،ومحاسن کشیده ، دراول اوراسلطان (از) اسدالدین منکلی (۷) برادرملك فيروزبمبلغ پنجاه هز ارجیتل بخريد، (و) درلشکرچندوال (۸) ناگاه پسررای چند وال لده نام (۹) بدست او افتاد، چون بخدمت سلطان آورد،محل قبول یافت پس نایب امیرآخرشد، و درآن وقت امیر[ آخرطغان خان بود چون تمرخان قيران نایب اميرآخرشد،خدمات پسندیده نمود چون طغان خان را بداورفرمود[ قران] امیرآخرشد و درعهد سلطان رضيه عليها الرحما مقطع قنوج شد، ودران عهد برسرلشکرهاء اسلام بطرف کا لیور (۱۰) ومالوہ بحکم فرمان [ اعدی نامزد شد،دران لشکر آثار پسندیده نمود و بعد از آن چون حضرت بازآمد قطاع کره حواله او شد،دران طرف غزوات بسیار کرد، وشرايط لشکرکشیها باتمام (۱۱) بجا[ی] آورد،و چون نصرت الد ین تاپسی (۱۲) که مقطع اوده بود برحمت حق تعالی پیوست ولايت اوده وهضافات آن حوالة تمرخان قيران شد،ودران بلاد تا درحد ترهت کارها بزرگ کرد،وغنایم بسیاربدست آورد،ازرایان
(۱) مط: آدینه و سلخ ، چون تا ریخ فوت این دوملك به تصریح مؤلف (۶۴۴ه) است،و(خ+س+د) ۴۶۶می شود، بنا برآن باید صحیح این معبراع (خ بوده و میم و دال) باشد تا با ۶۴۴ه بحساب جمل موافق آید. (۲) مط: ازتاریخ (۳) مط: دید از ایشان (۴) مط: الملك قمرالدین قبران تمرخان،راورتی: تمرخان السلطا ني (۵) مط: شهم، (۶) مط: قوچان (۷) كذافي الاصل و درمط و راورتی، در يك نسخه ماخذ مط مشکلی با متکلی منگل قوم معروف افغان است، شاید منگلی منسوب بدین قوم باشد،(۸) مط: چند وار، راورتی هر دو صورت را نقل کرده (۹) مط: پسری ازچند باد مده فام، راورتی: لده نام ، (۱۰) مط: کالیوار (۱۱) مط:کشیهای با نام (۱۲) مط: تا بسی
(۱۸) طبقه ۲۲ ملوک شمسیه
ورانگان ومواسات آن دیاراموال وافر گرفت،وچند کرت ولایت به تی کوره (۱) را نصب کرد،واموال به تدویرشهورسن اثنی واربعین وستمانه چون بطرف لکهنو می رفت، وحال او باطغانخان پیش ازین [ فصل ] تحريرپیوسته است که به کجا رسید، دروقتیغه طغان خا ن حضرت بود ازلکهنوتی جريده (در تا پس) (۴) بیامد و بنه خود را جمله از اوده به لکھنوتی قتل کرد و مدت دو سال به اکھنوتی لشکرکشی (وکامرانی)
کرد، پس برحمت حق پیوست هم درآن شب فوت طغان خان بود درراه اوده، وچون فرزند ملك يغان تت (۴) درحکم او بود حسن عهد نگاهداشت واو را ازل لکهنوتی بطرف اوده آورد درآنجا دفن کرد عليه الرحمة والمغفرة (۴) (وحق تعالی سلطان اسلام را برتخت سلطنت باقی دارد) [ والله اعلم بالصواب)