32

اندر اسباب عیدهای جهودان

از کتاب: تاریخ گردیزی (زین الخبار) ، فصل باب یازدهم
25 January 1968

چون از جدول عیدهای جهودان فارغ گشتیم، اکنون سبب ها و روزها گوییم: اما عید سرسال عسرتا گویند، و آن دو رو روز اول بود به تشری، و ایشان را نص  آیت آمده است اندر توریت بروزه داشتن آنروز، و اندرین روزگار که قربان بود، ابراهیم علیه السلام پذیرفته شد، و کیش آمد بدل اسحق علیه السلام قربان کرد، و بدین سبب اندر سرو بدمند سه بار.و گویند آن آواز بود که ابلیس مر ساره را شنوانیده و چنین گویند: که این قربان اندر ماه نیسن بود، اما اینجا آوردند. چنانکه هجرت پیغمبر صلی الله علیه وآله و سلم اندر ماه ربیع الاول بود، و به محرم آوردند.

ب: این روزۀ کد لیا بن احیقام بن شافان است، که اورا بخت النصر بر بیت المقدس پادشاهی داد، از پس آنکه بنی اسرائیل را برده کرده بود و او بران ضعفا پادشاه گشت به بیت المقدس. و چون از پیشروان و سرهنگان و جهودان اورا باعتقاد درست اندر بخت النصر دید، ازوی خشم گرفتند، و از کوه پایها که بودند قصد او کردند و اورا بکشتند با قومی از کلدانیان که با او بودند. و آن قوم چون اورا کشته بودند، از بخت النصر بترسیدند از بیت المقدس برفتند و بمصر شده آنجا وطن ساختند.

ج:صوم رباعقیبا آن بود که اورا بروزگار یونانیان عنایت بحبس کردند، تا اندر زندان بمرد و هم اندران روز باتفاق، بیست تن از رئیسان بنی اسرائیل بمردند بفجأ و این روز بسبب این حال را روزه دارند.

د:و این روزه عذا را بسبب خطاأ داؤد پیغمبر علیه السلام بود، که بنی اسرائیل  را احصار کرد و خدای عزوجل سوی وی پیغام فرستاد: در زبان حاد پیغمبر که این خطا بود که تو کردی و این خطا را عقوبت است. اکنون اختیار کن ازین سه چیزیک چیز:یا هفت سال مقیم قحط باشد. و یا دشمن بر تو مسلط شود، و ترا از ولایت تو بیرون کند، سه ماه از خان و مان خویش غایب باشی. و با مرگ او افتد اندر میان این قوم تو، سه روز، و بسیاری از ایشان بمیرند. ازین سه چیز یکی اختیار کن پس داؤد علیه السلام مرگ اختیار کرد. و اندرین نیم روز هفتاد هزار مردم از بنی اسرائیل بمردند.

هـ: این روز کبور را معنی کفارت باشد. و این توبۀ بنی اسرائیل بود، که از گوساله پرستیدن کردند، و اگر این روز بروز شنبه آید، آنرا عاشور گویندو و آن روز روزه داشتن برایشام فریضه است، نبض توربت و این روزه فریضه است ایشان را و اگر ندارد کسی بعنف و قم بفرمایند و روزه را بزبان بری تعبینا گوویند اما دیگر روزه ها به تبرع دارند بوقت حادثه های دیگر چنانکه پیش ازین یاد کردیم بکشتن کدلیا و عقوبت بمرگ فجأ.

و ایشان را دو روز بیکجای روزه نیست زیرا که شبان روزی بیست و چهار ساعت باشد، و ایشان را بیست و پنج ساعت روزه باید داشتن، درست نباید یک شبان روز.

و:اما عید مظال: معنی مظال سایه بود، و سبب او آن باشد، که اندر سفر سه دیگراز توربت چنانست که فرموده است ایشان را :«که چون طعامهای خویش را نقل کنید هفت روز عید کنید، و معطل باشید فارغ از همه کارها، روز هشتم راحت بباشید، و سایه ها سازید، وزیر آن بنشینیندف تا مخالفان شما بدانند: که من شمارا  اندر سایه و راحت بنشاندم» بدین سبب ایشان تختها سازند از شاخها و برگهای سبز، اندر عهد این عید، از هر درختی که بدان بقعه باشد.

ز: وعید عرابا حج ایشان باشد، که گردا گرد مذبح کوبند به موز و ترنج و برگ خرما و شاخ بید، و عرابا نام بید باشد، و بدین ترتیب این عید را بید بیدان گویند.

ح:این عید جمع را بلغت ایشان عصارث گویند، و جمله عید ها بدین عید بگذرد، و معنی این آخرین عیدها باشد.

ط:عید تبریک و این را بزبان عربی برکت گویند یعنی برکه، و مرگ موسی نیز گویند، زیرا که موسی علیه السلام دعا کرده بود و از خدای تعالی بخواسته بود، تا اندر اجل او تآخیر کند، و ایزد تعالی دعاء او مستجاب کرد، و اورا حالة داده بود. و چون حالت دوم نزدیک آمد، دانست که این را نیز مهلت نباشد، و اورا از آن روز ماتمی بود.

ی: صیدقیا: این آن بود که این بخت النصر بر بیت المقدس پادشاه گشت نخستین بار، و مربوتاحین ملک را اسیر گرفت. و چون صیدقیا اندر و عاصی شد بار دیگر بیامد، و بیت المقدس را حصار کرد، و هفت ماه حصار داشت. پس صیدقیا بگریخت و بخت النصر مر اورا بگرفت: و همه فرزندان او قربان کرد و اورا ببست و ببابل برد و اندر زندان باز داشت.

یا: این روزۀ نیاح را سبب سوختن یهویاقیم ملک بزرگ بود، که اورا قینوث گفتندی. و چنان بود که یوروح دبیراز ارمیا پیغمبر نامه نوشت بیدن قینوث، آنچه به بیت القمدس رسیده بود از سپاه بخت النصرف و قینوث بر خویشتن از آن رنج بر دل او رسید بسوخت.

ید:دودیگر روز آن روزه داشتند،و آن رسم بماند میان.

یه: این روزه که از پس روزه ظلمه آید، چنین گویند ثقات ایشان : که بزرگان بنی اسرائیل اندر کتب ایشان چنان یاد کردند، از منکری و صعبی که آن سبب بود، اندر کتب خویش پدید نکردند.

یو: روزه حصار و سبب ان بود که چون بخت النصر، دوم بار به بیت المقدس آمد، و اندر سفر ملوک بنوشته است: که بخت النصر باروشلم یعنی بیت المقدس بر رفت اندر دهم سال از ملک او و اندرین فرود آمد روز دهم از ماه دهم، یعنی تمز و منجنیق ها نصب کرد، و بیت المقدس را بگرفت، وویران کرد.

لز: اندرین روز هارون علیه السلام بمرد، و مر بنی اسرائیل را آن مصیبتی صعب بود بمرگ او.

لح: مردن چراغ اندر هیکل، و این آن چراغ بود که برجانب مغرب ازونهاده است، و آن چراغ را آحاد ملک بکشت.

لط:اندرین روز بخت النصر از بیت المقدس بیرون ،آمد، و سوی بابل رفت، و دست از کشتن و گرفتن بنی اسرائیل بداشت.

ک: اندرین روز موسی علیه السلام بمرد، و بنی اسرائیل بدین سبب آن روز روزه داشتند، و اکنون مرایشانرا سنت گشته است.

کا: این روز البوری چون قرعه باشد، و ایشان آنرا مغلا گویند وتفسیر او کتاب باشد، و سبب این چنان بوده است که ملک بابل راوزیری بود، نام وزیر هامان و زنی بود آن زن مورد خانام بود و زن از بنی اسرائیل بود. و هامان همیشه مر ملک بابل را تحریص همی کرد تا بنی اسرائیل را رنج همی نمودی و مراد وزیر آن بود که مورد خا بفرمان او باشد. و مورد خا اجابت نکرد. و هر زو ملک بابل را بر کشتن و رنج نمودن بنی اسرائیل حریص تر همیگردانید، تا قومی را ایشان بیاوردند که بکشتند به تهمتی که ایشان را کردند. پس مورد خانام خویش و رغبت هامان بدو، پیش ملک بگفت و هامان را حاضر کرد، و ازوی پرسید، او منکر شد. فرمود تا قرهه زندند برهامان آمد. و چند تن که خبر داشتند بر صحت آن گواهی دادند. چنانکه ملک را معلوم گشت.پس بفرمود:تاهامان را ببستند، و اورا به آب و آتش و بسرما و بگرما عقوبتها کردند، پس بردار کردندش و بکشتندش و تا بدین غایت رسم مانده است که اندرین روز تماثیلها کنند بنام هامان و اورا بسوزند، و این روز را هامان نیز کوب گویند.

کب و کج: این دو روز را شرح نیافتیم اندر کتب.

کد: روزه مرگ پسران هارون: یکی از ایشاب ماداب نام بود، و دیگری ابیهوا هر دو تن پیشروان کاهنان بنی اسرائیل بودند، و اندر بیابان طورسینا بسوختند.(سبب) آن بود که اندر آتش بیگانه قربانگاه آوردند پیش ایزد تعالی. چنانکه اندر سفر چهارم. و ایزد تعالی وحده همان آتش را بر ایشان مسلط کرد تا بسوختند هر دو تن.

کز: عبد کس این روز بود که شرح آن گفتم.

کج: اندرین روز شوع بن نون بمرد، که او شاگرد موسی بود اندر وقت زندگانی موسی. و چون موسی بمرد، یوشع خلیفۀ او بود بر بنی اسرائیل از تیه بیرون آمدند، و چون او بمرد، بنی اسرائیل آن روز روزه داشتند، و آن سنت گشت برایشان. و بعضی گویند : این روز به هزدهم ایر آید.

م: این رزو مرگ جاسوسوان ایشان بوده است. و آن دوازده تن بودند. ده تن فجأ بمردند که ینی اسرائیل را بیم نمودند بدروغ. و آن دو تن که بیم نمودند بدروغ و آن زنده بماندند، تا از تیه بیرون آمدند بزمینهاء موروث خویش. و این دو تن یکی یوشع بود، دو دیگر کالب با فرزند خویش بسلامت از تیه بیرون آمدند.

این بود تمام سور های جهودان، که یاد کردیم و بپرداختیم بتوفیق تبارک و تعالی.