داسیو

از کتاب: افغانستان ، فصل دوم ، بخش آریا

آریاهای مهاجر وقتیکه از سرحد تاریخی آریانا یعنی رود سندهو بطرف شرق پیش رفتند با ساکنین محلی و بومی هند مصادف شدند و ایشان را بنام "داسیو" یاد کردند. آریا و داسیو دو کلمۀ بزرگ و عمومی است که در سرودهای ویدی هزاران مرتبه تکرار شده قراریکه از مندرجات سرودها معلوم میشود آریا های عصر ویدی داسیوها را بنظر تنفر میدیدند و چون سرودها بیشتر جنبۀ مذهبی دارد اختلاف کتلۀ آریا و داسیو در اوائل امر بیشتر از جنبۀ معتقدات معلوم میشود زیرا ایشان را به صفت "بی دین" "دشمن ارباب انواع" "کسانیکه قربانی نمیدهند" تلقی کرده اند. علاوه بر اختلاف عقیده از روی قیافه و چهره و رنگ پوست بدن هم میان آریاها و داسیوها اختلاف بوده چنانچه ازین نقطۀ نظر میتوان از سرودها دو علامه ممیزۀ آنها را بیرون کشید، یکی سیاهی پوست بدن و دیگر پهنائی دماغ. 

در ین شبهه نیست که این دو چیز در مشخصات نژادی بی تاثیر نیست و در اکثر موارد در جملۀ عوامل تمیز تیپ های نژادی محسوب میشود. سیاهی پوست داسیو در سرودها چندین جا تکرار شده و درین شبهۀ نمیماند که نسبت به پوست آریاهای مهاجر پوست بدن داسیوهای بومی هند سیاه بود چنانچه یکی از سرودها گوید "ای اندرا آریاها را که قربانی میدهند در جنگ ها محافظه کن. اندرا برای آریا هزاران کمک در طى محاربات، همان محارباتی که منبع افتخارات است میرساند برای مفاد مانو، اندرا،  بی دین ها را به اطاعت وادار ساخت و دشمنی را که پوست اوسیاه است هلاک نمود" مانو در سرود ها پدر آریا خوانده شده و دشمنان پوست سیاه عبارت از همان داسیوها میباشند.

در جای دیگر آریا بنام "پوست سفید" در مقابل دانیو دریک جمله آمده و واضحتر مقابله آریا وداسیورا وانمود میکند. "در اثر تقاضای زیاد اندرا و به تعقیب او ماروت تندرو برداسپوها وسیموها حمله کرد، ایشان را با ضربات رعد خود هلاک ساخت و کشت زارهای ایشان را میان دوستان پوست سفید خود تقسیم نمود، از روی این دو جمله معلوم میشود که یکی از علایم ممیز نژادی آریا و داسیوهای هندی رنگ پوست بود.

همین قسم شکل دماغ داسیو و پهنائی آن جلب نظر شعرای آریائی را نموده و آنرا در مقابل دماغ بلند و باریک خود علامه ممیزه قرار داده انداز روی این دو صفت نژادی سیاهی رنگ پوست و کلفتی و پهنائی دماغ مدققین عموماً به این نتیجه رسیده اند که داسیوها یعنی باشندگان پنجاب قبل از ورود آریاها از آریانا عبارت از همان اقوام بو میسیاه پوستی بود که مدققین اروپائی عموماً ایشان را بنام در اویدی یاد میکنند. میان داسیوها و آریاهای مهاجر جن گهای خیلی سخت و خونینی بعمل آمده است. از بعض اشارات سرودها معلوم میشود که داسیوها خیلی متعدد و مقتدر بودند و قلعه های جنگی و مستحکم زیاد در حوزۀ پنجاب داشتند چنانچه به بعض روئسای آنها ۹۹ و ۱۰۰ قلعه نسبت داده شده است و مقصد از آن اشاره به تعداد زیاد قلعه های آنها میباشد داسیوها در جنگ ها مقابله های خیلی شدیدی کرده و خساراتی به آریاها هم رسانیده اند چنانچه این مطلب از بعض سرودها معلوم میشود و آریاها از ارباب انواع خود مخصوصاً از "اندرا" و "اگنی" حیوانات و رمه های از دست رفته خودرا مجدداً مطالبه میکنند. حال داسیو ها در اثر فشار لا ینقطع و ورود مهاجرین جدید آریائی.

بعد از مقابله های چندین قرنه اول به کوه های شمال پنجاب پناه گزین شدند و آخر آنجا را به تدریج ترک گفته و راه قسمت های جنوبی هند را پیش گرفتند. یکی از عکس العمل های بزرگ تصادم آریا و داسیو در خاک هند ظهور طبقات یا "کست" است که پیشتر هم بدان اشاره شد و علت مهم ظهور آن تصادم باداسیوها بود زیرا آریاها برای محافظه عرق و خون خود حتی المقدور کوشش داشتند که با داسیوها مخلوط نشوند و به این ترتیب طبقات چهار گانه برهمانا (روحانیون) کشاتر یا (جنگجویان) ویسیا (اهل حرفه) و سود را یا طبقه پست اجوت بمیان آمد.