111

پُت

از کتاب: زبان د آری

با پی پیش و تی ساکن صفت است به معنای پوشیده و پنهان . این گپ از کسی پت نیست. یعنی همه می دانند ، همه آگاه اند . پت به صورت قید هم به کار می رود ، مانند : پت آمدن ، پت رفتن . و پتکی و پت پت هم گونه های دیگر قید از واژة پت است . فعل متعدی آن با فعل کمکی کردن ساخته می شود ، یعنی پت کردن در تمام حالتها و صیغة امرازآن به شکل پت کنید و پت کن کاربرد دارد . فعل لازمی آن پت شدن است . متل است که : آفتاب به دو انگشت پت نمی شود . چشم پتکان ، یکی از بازیهای کودکان است .

پیدا :

پیدا مقابل پنهان صفت است. پیدا کردن فعل متعدی آن است

و پیداشدن فعل لازمی آن. پیداکردن به معنای بدست آوردن و یافتن هم است . دراین معنا مقابل آن گم کردن است . به گونة مثال ، می پرسند : قلمت را که گم کرده بودی یافتی ؟ یا پیدا کردی ؟ ازهمین ریشه واژة دیگر پیدایی است . در زبان گفتار به جای پیدایی پیدایشت یا پیدایش هم به کار می برند که همان پیدایی وپیدایش را می توان به کاربرد.

به قدر التفات مهر دارد ذره پیدایی

به یادت گر نمی آیم ، یقینم شد که من رفتم

پیدایی داشتن به معنای پیدا بودن است. پیداگر در سخن جاری کسی را می گویند که در بدست آوردن پول خوش چانس و توانمند است و پیداگری به معنای عاید کاربرد دارد.

پالیدن :

جستجو ، جستن با جیم پیش دار. ماین پال و ماین پالی از همین پالیدن ساخته شده اند. پالیدن چی را و کی را . فعل متعدی یا گذرا است. بپال ! خواهش یا امر از پالیدن است که در برابر جمع یا برای احترام ، بپالید گفته می شود . جیب پالی به معنای جستجوی جیب کسی نیز کاربرد دارد. نفت پالی هم می توا ن به کار برد.