مطلب شاعر

از کتاب: دیوان محجوبه هروی ، غزل

دلم خون شد از دست جانان خدایا 

جگر سوخت در نار هجران خدایا


مرا تلخ شد زندگانی بعالم 

بمیران بهمراه ایمان خدایا


ببخشای بر حال زار خرابم

بحق علی شاه مردان خدایا


توئی مطلب من توی مقصد من 

به تورات و انجیل و فرقان خدایا


گرفتار قید عزازیل و نفسم

خلاصم ده از شر ایشان خدایا


گناهان « محجوبه» را عفو فرما

بآب رخ شاه جیلان خدایا