شرایط و آداب سماع و درجات
۱-ابونصر سراج ، صاحب اللمع در باره سماع چنین مینویسد : سماع بر هیچ مریدی روا نیست مادامیکه اسما و صفات خداوند (ج) را نداند تا بیتواند هنگام بردن نام خدای صنعتی یا وصفی که برای او برتر است بر نام بیافزاید. مرید باید دل خود را از آنچه ناشایسته است پاس دارد ، حد خویش را بشناسد و وقت را بیهوده از کف ندهد و سماع صرف بخاطر بر انگیختن او بر مجاهده و سلوک نبیک و یاد خدای باشد ، اگر شرایط سماع نداند نزدیکی از مشایخ بیامورزد. *۱۳۴
۲- علی بن عثمان ، جلابی هجویری غزنوی : در باب سماع اینطور نوشته است :« بدان که شرایط آداب سماع ان است که تا نباید نکنی ف و مر آن را عادت نسازی ، دیر بدیرکنی تا تعظیم ان از دل به نشود. و باید چون سماع کنی پیری انجا حاضر باشد و جائی از عوام خالی وقوال به حرمت و دل از اشغال خالی و طبع از لهو و نفور و تکلیف از میان برداشته . تا قوت سماع پیدا نیاید ف شرطیکه نباشد که اندر آن مبالغت کنند ، چون قوت گرفت شرط نباشد که ان از خود دفع کنی ف مر وقت را متابع باشی ،بدانچه اقتضا کنند ، اگر بجنباند بجبنی و اگر ساکن دارد ساکن باش و فرق دانی کرد میان قوت و حرقت وجد . و اندر سماع کس دخل نکند ووقت را بشولد و اندر روزگار او تصرف نکند و باید که اگر قول خوش خواند اگوید که خوش میخوانی و ار گر ناخوش خواند و ناموزون گوید و طبع را خارج کند نگیود بهتر بخوان و بدل بروی خصومت نکند ووی را اندر میانه ، حوالۀ آن بحق کند و درست شنود و گروهی اگر سماع گرفته باشد ووی را از آن نصیب نباشد که به صحو خود اندر سکر ایشان نگرد که باید بوقت نیازمند باشد و مر سلطان را تمکین کند تا برکات آن بدو رسد . *۱۳۵