32

عبدالله خان اچکزئی

از کتاب: تازه نوای معارک

عبدالله خان  ولد حاجی سر بلند خان قوم اچکزئی از سرداران بزرگ انگلیس متجاوز در کابل همواره قاید مجاهدین بوده، و محرک اولین قیام ملی کابل در نومبر ۱۸۴۱ع شمرده می شود. زیرا وی تمام سرداران کابل را در خانۀ خود اجتماع داده و نقشۀ این قیام ملی را ریخته بود، که در نتیجۀ آن قوای انگلیس افغانستان را تخلیه کردند.

عبدالله خان اصلا از قریه ایست که بفاصلۀ (۵۰) میل در شمال غرب کویته بدامنۀ کوه کوژک افتاده، و این قریه و ستیشن تاکنون بنام همین شخص معروف یاد می شود.

در عصر سلطنت سدوزئی این دودمان شهرت و منزلت داشته و افراد آن در کابل و پشاور و غیره حکومت داشتند، و خود عبدالله خان هم بدربار سرداران قندهاری برادران وزیر فتح خان مقرب بود، چنانچه در سنه ۱۲۳۷هـ که سرداران مذکور هرات را محاصره کرده بودند، همین عبدالله خان در جمله سران لشکر و مورد مشورة و اعتماد ایشان بود ).

یکنفر خبر نگار انگلیسی میسن که در سنه ۱۸۲۷ع از بلوچستان دیدن کرد، وی راجع به عبدالله خان مینویسد:

"عبدالله خان سردار بزرگ قبیله اچکزئی است، که خیلی ثروتمند و بخشنده است، سرداران قندهار نیز بسبب اقتدار و

---------------------------------------------------------- 

(۱)کتاب حاضر بیان فریب بازی محمد خان کوهی.. و سراج و غیره.

بذل وی تحت الشعاع اویند، قوافل سوداگران بر قلعۀ او میگذرند و خراج راه می پردازند وی لشکری نیز دارد (۱).

چون سید احمد بریلوی برای امداد جهاد با سکهان در سنه ۱۸۲۶ع از سند به افغانستان میرفت، سه روز مهمان عبدالله خان بود، و از همان اوقات نقشۀ جهاد را ترتیب کردند.

بعد ازین عبدالله خان بکابل آمده، و در تمام ایام جنگ اول رهبر و قاید مجاهدین ملی بود، که کارنامهای او به تفصیل درین کتاب آمده است اما واقعۀ شهادت وی که در جنگ تپه بی بی مهرو شهید شد(۱۳نومبر ۱۸۴۱ع-۲۷رمضان ۱۲۵۷هـ) چنین است که موهن لال جاسوس لشکر انگلیس به خان شیرین خان و نایب محمد شریف خان پول داده، و اورا در میدان جنگ زخمی کردند، و درین جنگ پیر دوست خان برادر زاده اش هم شهید گشت (۲).

حمسد کشمیری درین باره چنین گوید:

ز جمع اچکزائیان دلیر 

همان خان عبدالله نره شیر

روان بود از جمله لشکر به پیش

پسش پهلوانان همقوم خویش 

نخستین در امد به فوج فرنگ 

چو بیلان سرمست پیوست جنگ

چو اندر صف رزم دشمن رسید

ز ابر میان برق روشن کشید

چنان دشمنان را سر انداز شد

که از رشتۀ زه گره باز شد

اچکزی جوانان پولاد پوش

به دنبال آن سرور تیز هوش 

------------------------------------------------------------ 

(۱)سیاحت نامه میسن (انگلیسی )میسن درجلد اول رویداد سیاحت خود (ص۳۴۲) خراج راه را که عبدالله خان از قوافل میگیرفت پنج روپیه از هر خر متعلق به هندوو (۲) روپیه از مسلمانان می شمارد.

(۲)افغانیتان در قرن ۱۹ ص ۱۰۲.

به تندی چو شیر ژیان آمدند

بفوج عدو در میان آمدند.

سپاه فرنگی شده مست جنگ

به شمشیر و تیر و سنان و تفنگ 

همان خان عبدالله رزم جوی

ز خون دلیران روان کرد جوی .....

دران تاختن گولۀ ای نا گهان

بخورد از قضا بر قضا داد جان

بمهمانی خوان غفران دوید

طفیلش سه صد شیر مرد شهید

ازان جمله بودند اندر شمار

ز یک خانه اش سی و یک نامدار (۱)

الخ.....

-------------------------------------------- 

(۱)اکبر نامه، طبع کابل ص ۱۶۶.