از بهردیدن تو به چشمم نظر کم است
از کتاب: مروارید گمشده
، غزل
05 February 2016
از بهردیدن تو به چشمم نظر کم است
در وصف تو کلام مرا شعر تر کم است
سر تا به پای عشقم و دانم که این بها
ریزم به پیش پای تو چون موی سر کم است
ابحار را اگر سر انگشت تر کنم
خوانم کتاب وصف تو پا تا به سر، کم است
چون درد دوری تو نویسم شب فراق
تا آخر معامله نور قمر کم است
افتاده ام ز پا و براهت نشسته ام
عمر مرا رسای بلند کمر کم است
فریاد میکنم که ز جان خواهمت ولی
جا در فلک به گفتن همچون خبر کم است
«واهِب» ز عمر خویش ندیده ست حاصلی
دلدار را ز وادی قلبش گذر کم است