32

مرثیه ذکی الدین بلخی

از کتاب: تاریخ گویی به تعمیه در اشعار قدیم دری

این شخص نیز از رجال دربار غزنه و‌معاصر سنایست که در دو مرثیه او تاریخ وفاتش مطابقت دارد سنائی گوید : 

داده هر هفت فلک بذل کرد 

زاده هر چاه گهر باز داد 

حل داده (بذل ۷۳۲ گرد ۲۲۴ مجموعه همه ۹۷۰ که اصول مقومه است حالا از این عدد بقاعده اعمال تکمیلی ساقط سازید و باز دهید یعنی تفریق کنید، زاده ۱۷+چهار گهر ۴۲۹ =۴۴۶.

پس ۹۷۰--۴۴۶ -۵۲۴ ه‍ ق سال وفات زکی بلخی 

(۱۳)

دیگر 

از بیت فوق سنه ۵۲۴ ه‍ ق بدست آمده و این عدد بقرینه دو بیت دیگر سنائی صحیح دانیم که همین سنه را بدست میدهد.

من ز غم مرده ام که کی بود او 

باز از آنجا بسوی من پوید 

پس تو گویی که مرثیت گویش 

زنده را سر ده مرثیت گوید؟ 

چون این تعمیت در نهایت ابهام و پیچیده گیست و جولان اندیشه به عمق آن نمیرسد باید آنرا شرح کرد: در مصراع سوم و چهارم از شاعر که از غم بمنزلت مرده است خواهش میشود که به ( مرده مرثیت) گوید و قیمت ابجدی این اصول مقومه مرده ۲۰۱+مرثیت۱۱۵۰-۱۳۵۱باشد. چون این مرگ و  میر ثبت بعد از وقوع غم فراهم آمده و مانند لاحقه مشوشه نامطلوب است پس غم =۱۰۴۰بایک عمل تکمیل ساقط میشود باقی  سی مانده ۳۱۱. 

مرثیه سرای گوید: سرده ام و ارزش ابجدی ۲۰۱ را با ۳۱۱ سابق جمع می سازد که جمله شود ۵۱۲ ه‍ و این هم یک عمل تکمیل اصول متممه است . 

در مصراع اول و دوم سراینده مرثیه که بعد از فرقت ممدوح منتظر است کسی بود که اورا ز آنجا باز آید عدد کلمه بود(-۱۲-) بطور  اصل متمم پسوی خود باز میخواند و جمع میکند یعنی ۵۱۲+۱۲ که مجموعه همه ۵۳۴ ه‍ ق سنه مطلوب وفات زکی الدین باشد بدین شکل : 

مرده ۲۰۱+مرثیت۱۱۵۰-۱۳۵۱ منفی  غم - ۱۰۴۰-۳۱۱+مرده ۲۰۱=۵۱۲+بود ۱۲ =۵۲۴ه‍ ق .