سیاست

از کتاب: بگرام ، فصل هشتم

کاپیسا بین بکتریان و هند بواسطۀ موقعیت بزرگ نظامی خود بمثابه قلعۀ بود که دروازه های دره های هندو کوه را محافظه میکرد اسکندر اهمیت موقعیت نظامی آن را دیده شهری در انجا بنا کرد و در تهاجمات خود بطرف بکتریان و هند در هر دو موقع اول تدارکات خود را در آنجا می نمود موریاهای هندی که از وفات اسکندر و نزاع جنرال های او استفاده نموده افغانستان شرقی و جنوبی را بخود ملحق کردند همیشه حکمرانی در کاپیسا داشتند و آخرین آنها سوفا "گازنس" نام داشت و در اثر ورود انیتو کوش سوم و ایوتیدم شاه باختر به درۀ کابل از بین رفت اگر چه بعد از 250 (ق م) مرکز سلطنت مستقل یونانی باختری شهر "بکتر" بود کاپیسا همیشه در موقع امنیت و محاربه یکنوع مرکزیت داشت زیرا تایک زمانی که پایتخت در بکتریان بود بعضی شهزادگان یونانی که با خانواده شاهی باختری مثلاً خانواده "ایو تیدم" مخالفت داشتند بیشتر در کاپیسا مرکز میگرفتند و بعد از "هلیوکلس" چون اسکائی ها به باختر ریختند طبیعی خود کاپیسا مرکز سلطنت شاهان یونانی گردید . قراریکه از روی مسکوکات و بعضی شواهد تاریخی ظاهر شده معلوم میشود که کاپیسا از خود نشان و علامه مخصوصی هم داشته و آن عبارت از "سر فیل و کوه" بود که در اکثر مسکوکات آخرین شاهان یونانی بضرب رسیده است یونانی های جنوب هند و کوه کاپیسا را ملجاء و سنگرگاه خود قرار داده تازمان اضمحلال خود در اواسط قرن اول



مسیحی از انجا با تهاجمات اسکائی و پهلوا دست و گریبان بودند. بعد از "هرمایوس" با دوره کوشانی ها عصر عروج و تعالى کاپیسا شروع شد . "کجولاکد فیوس" و "و یها کد فیزس" از انجابر "آریانا" حکمفرمائی داشتند چون نوبت به سلطان مقتدر کوشانی کنیشکای کبیر رسید بگرام پایتخت بهاری بزرگترین امپراطوری اسیا گردید . درین وقت روابط سیاسی "آریانا" با خارج نسبت به زمانه های دیگر خیلی و سعت یافت . معاصر کوشانی ها در چین خانوادۀ "هان" در ایران پارتها و در "اسیای غربی رومائیها" حاکمیت داشت علتی که چینائی ها ورومائی ها را خواهشمند دوستی کوشانی ها ساخته بود دو چیز بود یکی سیاسی و دیگری تجارتی از نقطه نظر سیاست چون "هان های" چین و رومائی ها هر دو دشمنی مشترک با پارتها داشتند مایل بودند که ایشان را بدست کوشانیها مضمحل سازند از پهلوی تجارت چون هر دو طرف از ترانزیت اموال خود از امپراطوری کوشان ناگزیر بودند طبعاً اظهار دوستی و مودت می نمودند . به این جهات روابط عادی سیاسی بین دربار بگرام و چین و امپراطوری و ما قائم بود "کد فیزسی" اول موسس سلطنت کوشانی سفیری نزد "اگوست" فرستاد و امپراطور در مقام سامس "Samos" از نمایندۀ اول کوشان استقبال نمود . بعد از او کنیشکای کبیر از طرف خود سفیر دیگری نزد "تراجان" فرستاد که به سال ۹۹ مسیحی به ایطالیا و اصل گردید و به روما بحضور امپراطور بار یافت همین طور دربار کوشانی بگرام سفرا و نمایندگان بدربار "هان های" چین هم داشت و از طرف آنها یعنی از جانب چینائی ها ورومائی ها نمایندگان سیاسی در بگرام و پشاور پایتخت های بهاری و زمستانی کوشانی ها فرستاده میشد .

در زمان هیاطله و جنگهائی که ایشان با ساسانی ها و کویتاهای هندی نمودهاند هم کاپیسا رول سیاسی بازی کرده سپس چون" تیو کیو" یاترک های غربی بر "آریانا" دست یافتند و در صفحات شمال هند و کوه که درین وقت بیشتر بنام "فو - هو - لو" با تخارستان یاد میشد قندز مرکز خانات آنها شده بود در جنوب هند و کوه کاپیسا پایتخت شمرده میشد واز پهلوی سیاست رول مهمی بازی میکرد زیرا "گندهارا" (دره کابل تاپشاور) لمپاکا "لغمان" حتى تا کزیلا که روسای بومی آنها از بین رفته بود تحت نفوذ شاه ترکى کاپیسا آمده بودند . قرار شهادت "هیوان تسنگ" زوار چینی موقع عبور او در ٦٣٢ "شاه کاپیسا" از قبیله "کاشتریا" یعنی نجبا و شخص رشید و دلاوری بود و از اقتدار او ممالک مجاور بجان میلرزید و به ده درۀ مختلف حکمفرمائی داشت . "رونه گروسۀ" فرانسوی درین مورد مینویسد که مانند امیر کابل در قرن ۱۷ چون شاه کاپیسا را های تجارتی اسیا را در تصرف داشت سلاطین مقتدر ارزومند دوستی او بودند و قراریکه تاریخ تسنگ Tsink خانواده شاهی چین مینویسد حتی در قرن ۷ مسیحی هم شاه چین به استقرار روابط دربار کاپیسا ذیعلاقه بود . بهر حال چون سیادت سیاسی یک منطقه بیشتر منوط به موقعیت جغرافیائی انست کاپیسا در ادوار قبل الاسلام با مرکزیتی که داشت رول مهمی در این زمینه بازی نموده است.