32

تجارت

از کتاب: تاریخ افغانستان بعد از اسلام ، فصل چهارم ، بخش اوضاع اقتصادی و اجتماعی و اداری و فکری و علمی و ادبی افغانستان
04 February 1967

افغانستان قرن ششم و هفتم میلادی ، بین هندوستان و کشور پارس ساسانی و ممالک ماوراء النهر و چین و جنوبا بحیرۀ عرب افتاده ، و راه معروف ابریشم ازان میگذشت، که به تعبیر دانشمند فرانسوی رنه گروسه ، راه زیارت بودائیان هم بود، و قوافل تجارتی ممالک هندو پارس و چین و ماوراء النهر ازین سرزمین به عراق و ممالک عربی و مصر میگذشتند، و بنابرین بلاد و مراکز عمدۀ بازرگانی را همواره داشته است . 

در حدود سال نهم هجری  و بعد از ان معلوماتی از وضع بازرگانی این سرزمین بوسیلۀ هیون تسنگ بما رسیده برخی از نکات آن در خور یاد اوری است : 

در عصر هیون تسنگ طلا و نقره ویشم سپید و مروارید و عنبر و انواع جواهر و احجاز گرابنها در ولایات مرزی هند و افغانستان تجارت میشد ۲ و در کاپیسای شمای کابل، امتعۀ تجارتی اکثر بلاد متداول بود ۳.

سه راه تجارتی : 

از افغانستان به سرزمین هند، سه راه تجارتی موجود بود: در شمال از وادی دریایی کابل و کنر براه باجور یا مجرای دریای کابل به وادی پشاور و سواحل اباسین (دریای سند) میگذشتند ، و پایتخت ثانوی کابلشاهان یودا کهنده یعنی ویهند در منتهای این وادی برکنار دریای سند واقع و مرکز مهم تجارتی بود، که 

۱تمدن ایرانی ۴۵۳

۲سی   یو کی اخر کتاب دوم ۱۵۰ ببعد

۳همین کتاب ۱۱۶ ببعد

مردم ان متمول و مترقی بودندو درینجا ذخیرۀ بزرگ اموا التجارة گرانبها و امتعۀ مختلف کشور های دیگر و مشک و گوهر و جامه های باقیمت هند و جود داشت . ۲

و شهر کابل که پیوستگاه راههای تجارتی بود، تنها در بازار آن بقیمت زایداز دو ملیون دینار نیل فروخته میشد.۴

ولایت کایل در شمال هندوکش با بلخ پیوستگی داشت، و این شهری بود تجارتی و جای بازرگانان و آبادان که آنرا بار کدۀ هندوستان گفتندی و ۵ و از هر طرف اموال بازرگانی بدان رسیدی و مجمع تجارتها و معاملات بازرگانی بودی ، ۶

.و چون بلخ با جوزجان پیوستگی داشت و شهر های جوزحان فراهم گاه صنعت کاران و بازرگانان و اموال تجارتی نافع و اموال تجارتی فراوان و تجارتگاه سند بود ۸ و شهر بلخ چهار دوازده داشت، که البشاری دو درانرا باب هندوان و باب یهودان میشمارد و بار تولد گوید: که این اسامی حاکی از وجود محله هاییست که تجار هدی و یهودی دران سکونت داشتند. ۹

۱همین کتاب ۱۶۳

۲حدود العالم ۴۶

۳حدود ۶۴

۴ ابن حوقل ۴۵۰

۶ ابن حوقل ۴۴۸

۸ احسن التقاسیم ۳۰۲

۹ جغرافیای تاریخی ایران ۵۷

باری قوافل تجارتی و لایات شمال هندوکش از راه کابل و لغمان به سواحل دریای سند و هندوستان میگذشت ولغمان نیز جای بازرگانان و بارگه هندوستان بود و بعد از ان دنپور (حدود جلال آباد کنونی و آدینه پور بابر) جایگاه بازرگانان تمام خراسان و تاجران مسلمان بود۱

در آخر وادی پشاور بطرف شرق شهر معروف ویهند افتاده بود پایتخت ثانوی کابلشاهان شمرده می شد و اکنون روستای هند برکنار راست دریای سند مقابل اتک بجای ویهند تاریخی موجود است این شهر تجارتگاه بین هندو پشاور و کابل بود تا او اخر قرن چهارم هجری مسلمانان در ان اندک بودندو جهاز های هندوستان بیشتر بیدن نایحت می افتاد.۲

دوم : راه دوم تجارتی افغانستان به شرق از غزنه وولایت پختیار از درۀ گومل و غیره به بنون (بنیان قدیم) میرسید، که از انجا از راه معبر نیلاب بسر زمین پنجاب کنونی میگذشتند.

غزنه شهری معمور بود، و بقول ابن حوقل در تمام بلاد این نواحی شهری به آبادی غزنه و کثرت اموال و تجارت نبود، و آنرا هم گذرگاه هند میشمردند ۳ و چون در شمال باوادی کابل و در جنوب غرب با وادی ارغنداب و هلمند پیوستگی داشت، اهمیت تجارتی آن بیشتر بودف و در اطرف آن مردم خلج (کوچیان غلجی کنونی) با گوسپندان بسیار و کردنده ۴ بوده اند که وسیلۀ انتقال اموال و کالای بازرگانی به غزنه و یا از ان میشده اند. 

غزنه و مرکز تجارتی بزرگ یعنی کاب و بامیان ارتباط داشت. اگر چه کابل (جروس) در خلافت حضرت عثمان فتح شده بود، ولی تا عصر یعقوبی حدود ۲۹۰هـ۹۰۲م شهر سربسته شمرده میشد ف و جز بازرگان کسی بدان راهی نداشت،

۱حدود۴۶

۲حدود۴۶

۳صورة الارض ۴۵۰

۴حدود ۶۴

و تاجران برای اوردن هلیلۀ بزرگ کابلی در انجا امد و شد میکردند و این هلیله دانۀ نبات طبی است که انرا در یونانی انگلیسی ما یروبیلون گویند، وبهترین نوع ان هم به کیبولک (کابلی) معروف بود ۳ که از مواد عمده تجارتی کابل محسوب میشد، و حتی کابل را شهر هلیله اعلی کفتندی و ۳ و نیز اهمیت تجرتی منسوجات نخی بسیار خوب  کاب بدرجه یی بود که از ان دستمالهای و عرق پاک هشت رخ ساخته و بتمام بلاد خراسان و چین و سند می بردند و هم کابل مرکز تجارت نیل بودف و طوریکه ابن حوقل از بازرگانان انجا شنیده بود تنها در شهر و حوالی آن سالانه بقیمت دو ملیون دینار طلاییی نیل وفروخته شدی ، و اضافه از ان هم مقداری در دست سوداگران بودی. ۴ و علاوه برین اموال نفیس هندو امتعهۀ چینی در بازارهای آن بدست می امد. ۵

ازین در راه نخستین و دویمین که یکی به هند و دیگری شمالا به ماوراء النهر و چین میرسید ، اموال التجاره ازین دو مملکت به ایران و ممالک دیگر انتقال می یافت ، که از ان جمله مهم تر آن ابریشیم چینی بود ، ولی این تجارت در قرن ششم میلادی کمی یافته بود، زیرا رومیان درخت توت کرم پیله را پروردند و از خواستن ابریشم آسیایی بی نیاز شدند. ۶ و همچنین ظروف هندی و آهن خراسانی و منسوجات رنگین کشمیر و عود و مشک و دار چینی از چین ، و عود و قر نفل و نار گیل و البسه  نخی  وفیل از هند و سند از راه افغانستان به اراضی غربی و کشور های عربی نقل میشد . ۷

۱البلدان یعقوبی ۵۳

۲جغرافیه خلافت شرقی ترجمه اردو ۵۲۷

۳احسن التقاسیم ۳۰۴

۴ابن حوقل ۴۵۰ وادریسی ۷۲

۵جغرافیه خلافت ۵۲۸

۶ ایران ساسانی ازکریستن سین ۱۱۶

۷تاریخ تجارت در عصر اموی ۳۷

ابو زید سیرافی گوید: که از هندوستان قوافل مسلسل بخراسان و از انجابهند می آیند، راه این قوافل بزرگ زابلستان (وادی ترنک و ارغنداب ) است ، ۱ و شمشیر های هندی (مهند).

بقول فون کریمر آلمانی از راه شبر غان شمال  افغانستان تجارت میشد۲، که بگفته ژوزف هاکن برج مشهور مبادلات اموا التجارۀ کاروانهای شرقی و چینی درینجا بود.۲

سوم:

راه بسیار مهم و سوم تجارتی خراسان و سیستان به سر زمین سند و هند از نشاپور و هرات و سیستان و بست به رخج میگذشت، و از وادی پشین و شال (کویته کنونی) به درۀ بولان و سرزمین و سیع سند سرازیر میشد.

درین منطقه شهر بسیار معروف و تجارتی هرات بود، که از سمت غرب با نشاپور مرکز مهم دیگر بازرگانی خراسان می پیوست نشاپور  را از ردو رود عساکر اسلامی مرکزیت و اهمیت خاصی داشت ، و مبدأ سوقیات عظیم عرب در خراسان بود ، این شهر در قرن چهارم  هجری بسیار معمور گشت، و جای بازرگانان و بازرگانی بود ۴ و بازار های خاصی برای انواع تجارت داشت ، و صنعت کاران و کلاه سازان و پوستین دوزان و ریسمان فروشان و دیگر اصناف کسبه و ارباب صنعت رشته های خاصی در بازار ها داشتند ، و از دکانهای بزاری ان کالای فراوان به به بلاد دیگر برده می شد و در خراسان در تجارت و رود قوافل بازرگانی از نشاپور شهری بزرگتر نبود و انواع البسه و منسوجات و فاخرنخی و ابریشمی از ان بساریر بلاد اسلامی صادر شدی. ۵

۱کتاب اهند السند۲۰۱

۲تهذیب مشرف در عصر خلفاء ترجمه اردو ۲۲

۳تمدن ایرانی ۴۵۴

۴حدود العالم ۵۵

۵صورة الارض ۴۳۳

بقول مقدسی نشاپور خزانۀ مشرقین و تجارتگاه خافقین بود، و خواسته های تجارتی آنرا تا عراق و مصر می بردند، و فرود گاه اموال تجارتی پارس و سند و مکران و خوارزم و جرجان بود.۱

هرات در پهلوی شرقی چنین مرکز بزرگ تجارتی واقع بود، در حالیکه از سمت شمال بامرو مرکز دیگر سیاسی و اقتصادی خراسان پیوستگی داشت ، و راه تجارت بخارا هم جنوبا باین شهر می پیوست . 

بخارا در اوایل دورۀ اسلامی به تجارت و بازرگانی شهرت خاصی داشت، تا جانیکه اعراب آنرا بتازی مدینة التجار گفتندی ، و تنها در یک بازار ماخ که دران درود دگران و نقاشان بودند، روزی زیادت از پنجاه هزار درم بازرگانی شدی ، و هرات از سمت شمالی با بلا معروف بخارا او ماوراء النهر و خوارزم پیوستی ، در حالیکه جنوبا با سیستان ورخد پیوستگی بود ، و همواره از جر جانیۀ خوارزم ، قوافل تجارتی به خراسان و گرگان امدی، ۳ و بقول ابن حوقل لباس نخی و پشمی آن به آفاق جهان رفتی ، وبازر گانان ان با ممالک شمالی هم تجارت کردی . ۴

هرات بمنزلت قلب خراسان و محقل تقاطع راههای قوافل تجارتی  بود، و بقول اصطخری فرودگاه محمولاتی بود، که از پارس بخراسان نقل می شد،  هرات دروازۀ خراسان و سیستان و پارس شمرده شدی. ۵

بر شاهراه عظیمی که از هرات و سیستان و کشور پارس به رخذ درۀ بولان و صل میشد برکناره هفمند شهر معروف بست افتاده بود، که آنرا در هندوستان و 

۱احسن التقاسیم ۳۱۵

۲تاریخ بخارا ۲۵

۳صورة الارض ۴۸۱

۵اصطخری ۲۶۵

جای بازرگانان میگفتند، ۱ و دران تجارت خانهای هند و سند موجود بود۲ و در همین وادی غالبا بطرف شرق رخذ شهری بود بنام غزق (غزه) بالای کوه با نعمت سخت بسیار و جای بازرگانان و با خواستۀ بسیار. ۳

طوریکه گفتیم این راه تجارتی از راه زابلستان به سند میرسید. و در انجا مرکز  بزرگ تجارتی که بر سر همین راه واقع و پایتخت ان سامان بود الرور (روهری کنونی ) است ، و همچنان ملتان و بسمد و منصوره و دیبل مراکز عمدۀ تجارتی بود، که بشاری مقدسی و ابن حوقل هر دو گرمی بازار تجارت را در این بلاد یاد آوری کرده اند۴ و هنگامیکه کالای بازرگانی را از طوران میگذرانیدند یامی آوردند، بر هر بار شتر شش درهم، و بر هر برده دوازده درهم حقوق گمرگ گرفتندی ، و از اموال هندی وارد سند فی بار بیست درهم محصول گرفته شدی، در حالیکه محصول گمرکی هر پوست دباغی شده صادر سند یکدرهم بود ، و مجموعۀ این حقوق گمرکی در یکسال تایک ملیون درهم میرسید. ۵

شهر ملتان که در اوائل دورۀ اسلامی مرکز دینی و کلتوری وادی سند بود، بعد از فتوح محمد بن قاسم (۹۳هـ۷۱۱م) قرارگاه قوای امویان و امرای ایشان گشت و اهمیت اقتصادی و بازرگانی خود را اتاانکشاف راه بحری کراچی و اواخر قرن هژدهم حفظ نمود. ملتان بازارمهم تجارت هند و خراسان بود، و مخصوصا هزاران نفر زایر هندی بدان آمد و رفت داشتند.

ایشان عود و چوبهای معطر هندی را زا بلاد بعیده بمقدار فراروان به ملتان می آوردند، و مخصوصا عود کامروپ آنقدر نرم و عمده بود، که بران بسهولت مهر را میکندند، 

۱خدود العالم ۶۳

۲۱اصطخری ۲۴۵

۳حدود ۶۴

۴صورة الارض ۳۲۰ ببعد و احسن التقاسیم ۴۸۱

۵احسن ۴۸۲

و یک من آن تا دو صد دینار بها داشت، و ازین جا بازرگان آنرا به بلاد دیگر می بردند.