مقدمه

از کتاب: افغانستان ، فصل اول ، بخش اول

بسم الله الرحمن الرحیم

خوشبختم که پانزده سال قبل با نگارش مقالات کوچک و متفرق وارد تتبع در تاریخ قدیم افغانستان شده و با عشق مفرط دنبالۀ این کار را بلا وقفه ادامه دادم و امروز بیاری خدای متعال موفق میشوم که جلد اول تاریخ افغانستان را بخوانندگان گرامی عرضه دارم. افغانستان در اثر موقعیت جغرافیائی خود در چهار راه آستانۀ آسیای مرکزی در عالم تاریخ و تهذیب آسیائی و شرقی از روزگاران باستان تا امروز مقام مهمی داشته که تغین مراتب آن برای ما و برای انکشاف مزید علوم وتهذیب بشری کمال اهمیت دارد.

تتبع در زوایای تاریخ کشور که جمعی از مورخین و نویسندگان افغانی درین سالهای اخیر به آن متوجه شده اند کاری است که همۀ اقوام جهان نسبت به خویش و مملکت های خویش انجام داده و میدهند و این امر در راه مزید شناسائی و تحکیم روابط متقابله تهذیبی ملل بی مدخلیت نیست. ما خود میدانیم و بیگانگانیکه پیش از ما کم و بیش در اطراف سابقه و موجودیت تاریخی افغانستان متوجه شده اند خوب ملتفت هستند که این مملکت در عصر حاضر و قرون جدیده بنام "افغانستان" و در دورۀ اسلامی قرون وسطی به اسم "خراسان" و در از منه قدیم باستانی بنام "آریانا" یاد میشد. مورخین افغانی به احترام نوامیس تاریخی و طبقه بندی تاریخ کشور خود، در دوره های متقابله این نامها را استعمال کرده و میکنند و غیر از آن چاره ئی متصور نیست.

پس اگر در فصول اولیه تاریخ مملکت ما اسمای "آریا" و "آریانا" می آید از آن قطعات فکر تئوری های نژادی (راسیزم) نباید افتاد زیرا در نظر ما و در تاریخ مملکت ما این کلمات از خود مفهوم جدا گانه تاریخی دارند و این مفهوم واقعی طوری در نام مملکت و در اسمای رود خانه ها، شهرها، علاقه ها و برخی از قبایل ما حل و مزج است که جزء موجودیت تاریخی ما و کشور ما شده و تغیر آن جعل حوادث تاریخی است. افغانستان مانند هر مملکتی در دوره های طولانی تاریخ خود جز رومدی داشته و کوچکی و بزرگی هائی را دیده. تذکار کشور کشائی ها و فتوحات وترسیم حدود مملکت در چوکات امپراطوریهای وسیع و تعین حدود جغرافیائی آریانا طبق مندرجات اوستا ونظریات "اراتوستن" و"استرابون" و "بطلیموس" عین واقعات مستند تاریخی است که همگان از آن مطلع اند. و جا ندارد که کسی آن را به مقاصد سیاسی محض تعبیر کند.

فائده ئیکه با نوشتن تاریخ افغانستان برای ما متصور است تحکیم روح وحدت قومی وملی ما در چوکات کشور ما است که آرزوی قلبی همه ما را تشکیل میدهد و ما را برای مزید همکاری و بسط تعلقات برادری با ملل آزاد جهان آماده میسازد. امید است سلسلۀ دورۀ تاریخ افغانستان که جلد اول آن حالا و بقیه آن در آینده به تدریج از طرف بنده ورفقا و همکاران محترم من نوشته و نشر خواهد شد در روشن ساختن صفحات تاریخ افغانستان موثر افتاده و از نقطه نظر همکاری در زمینه تحقیقات تاریخی و تهذیبی بشری مفید ثابت شود. 

"احمد علی کهزاد"