111

سرسخن

از کتاب: دورۀ امانی
03 January 1990

چند سالی پیش ازین، بنابر ضرورت وظیفه، یعنی تدریس ادبیات معاصر دری جراید و مجله های نیمه اول سده بیستم را ورق میزدم . در راستای نمونه گزینی و نقل و یادداشت ، مطالبی راجع به وضع اداره وسیاست و فرهنگ که در توضیح مسایل کار آمد بود یا موادی برای مقدمه بررسی ادبی فراهم میساخت نیز توجهم را جلب مینمود که یاد داشت برمیداشتم . سر انجام مقداری معلومات درباۀ وجوه گوناگون دوره امانی گرد آمد که چندی از یک الماری به دیگری جا به جا میشد و مشغولیت ها فرصت رسیده گی به آن نمیداد. اخیراً یاد داشتهای مذکور را از نظر گذراندم و به اندیشه یی افتادم که تلفیق و تألیف آنها در شکل رساله یی عاری از سودمندی نخواهد بود، با آن وصف که بعض مآخذ از قلم مانده اکنون دور از دسترسی قرار داشت و مراجعه دوباره میسر نبود.  پیرامون موضوعاتیکه درین رساله سخن رفته است، در مقاله ها وكتب تاریخی مطالب پراگنده میتوان یافت اما نگارنده مستقیماً از جراید نظامنامه ها و دگر نشریه های آن دوره استفاده نموده است و آنرا مرجع پنداشته است .

به این سوال که امکان ارائه آن بعید نمیباشد باید از قبل پاسخ گفت که هر چند مطبوعات نمیتواند حرفی جز آنچه باید بر زبان آورد اما در دوره امانی رسم چنان بود که اخبار رخدادهای كوچک و بزرگ با دقت و امانت داری در نشریه های مرکز و ولایات انعکاس یابد و می یافت.

و ازاینرو بازتاب مسایل را در آینه جراید آن روزگار به روشنی میتوان

دید. همچنان در کنار "امان افغان " نشریه های مخالفی چون " حبیب -الاسلام " و " شایعات باطله شاه مخلوه " وغیره نیز مطمح نظر نگارنده بوده است تا از خط حقایق به این یا آن سو لغزشی صورت نگیرد . تألیف و نگارش فصول این دفتر بر مبنای هدفی صورت گرفته است که بر برگهای آن تصویری از زنده گی لایه ها و طبقات گوناگون مردم و سیمای شخص امیر را بتوان مشاهده نمود. امیر امان الله در تاریخ کشورما یگانه پادشاهیست که بیش از همه در باره اش ضد و نقیض سخن گفته اند ومیان نویسندهگان موافق و مخالف وی فاصله های زیاد پست و مخالفان اقدامات وی همیشه .بیشتراند به نظر من یگانه دلیل این وضع اینست که امیر موصوف مانند اسلاف خویش همه مساعی را برای برانداختن رقبای سلطنت صرف ننمود بلکه از حلقه حفظ قدرت برون جست و به کارهای بزرگی مانند استرداد استقلال ترقی و پیشرفت کشور رشد علوم و فرهنگ و فراهم آوری رفاه مدنی معاصر برای مردم دست یازید. اقدامات وی هم با عادت دیرینه جوامع عنعنی شرقی برابر نبود و هم به چشم دول غربی غیر عادی و خشن می آمد و شجاعت واطمينان وعشق داغ او به پیروزی آرمانهایش بدون شگ كينه انگیز بود. در حالیکه هرگز قصد بزرگداشت و آرایش رخداد ها را ندارم نمیتوانم فراموش نمایم که برای امیر امان الله نیز نمونه های ستم و بیداد ومعامله با انگلیس وجود داشت و آن راه ها در تاریخ کشور ما کوبیده تر و هموار تر بود تا سنگلاخی که او برگزید و سلطنت را بر سر آن گذاشت. از اینکه این رساله بنا بر فشرده گی مطالب سیمای مغشوشی از دوره مورد نظر را ارائه خواهد نمود مشوشم و از خواننده گان محترم پوزش طلب مینمایم.