118

بهار سعید شاعر معاصر افغانستان

از کتاب: شناسنامه شاعران معاصر افغانستان ، فصل اول ، بخش ب ، غزل
08 January 2023

 

(29شناسنامۀ شاعران معاصر افغانستان

بهار سعید

بهار سعید یکی از شاعران آزاده، شیرین کلام و پر ذوق و با استعداد افغانستان است که در آیینه اشعارش صدای خوشی ها و شادی ها، رنج ها و اندوه ها و زشتی های جامعه باز می تابد.او درسال 1335 خورشیدی در شهر کابل دیده به جهان گشود؛تحصیلاتش را در لیسهٔ رابعه بلخی و دانشکده ی ژورنالیزم دانشگاه کابل تمام کرد و از دانشگاه تهران در رشتهٔ زبان و ادبیاتِ فارسی ماستری گرفت و اکنون درایالت کالفرونیای امریکا به سرمی برد.

بهار سعید که از ده ساله گی ذوق و استعداد و قریحه ی شعر سرایی داشت و تاکنون چندین مجموعه ی شعری اش را به چاپ رسانیده است.ازشوربختی ها و بدبختی های زنان افغان، ازدواجهای اجباری دختران،از زندانی کردن زن در پشت برقع و چادرسیاه خشونت و تجاوز بر همنوعش -که گاهی با قساوت و بیرحمی توسط نزدیکترین کسان خویش سنگسار می گردد و یا خود را در آتش می سوزانند-کاملأ آگاه است و در سروده هایش سوز و درد آنانرا فریاد می کشد. بهار، آزاده شاعری که عاشقانه و زنانه می سراید و جانش را فدای سنگ و چوب و دریا و صحرای وشهر و دیارمیهنش میکند. درمیان بانوان شاعر،نام بهار سعید در ردیف شاعران شناخته شده‌ی زنان افغانستان قرار می‌گیرد که از سه دهه بدینسو شعر می‌گوید.بهارسعید در قالب کلاسیک، نیمایی و سپید شعرمی‌نویسد. او را از پیشگامانِ شعر مدرن زنان افغانستان می‌دانند که هویت و عواطف زنانه گی در شعرهایش بیشتر به کار رفته است.

اثر بخشی اشعار بهار سعید بر استادامان الله حيدرزاد، مجسمه ساز مشهور امریکا، به حدی عمیق بوده که با خواندن شعری از بهار سعید تیشه بر می دارد و از سنگ خارا مجسمه ی بس زیبا وماندگاری از بهار سعید می تراشد و طی مراسم باشکوهی آنرا به شاعر اهدا می کند. بنابرنوشته ی آقای امام عبادی استاد حیدرزاد هنگام پرده برداری از روی مجسمه ی بهار در يکی از سالونهای نيويارک چنین گفته بود: « وقتی مجموعه بهار سعيد به دستم رسيد،اشعار اين سخنسرا مرا به گريه انداخت، مخصوصأ وقتی شعر « آرزو» را خواندم، قلم برداشتم تا چيزی بنويسم،لحظه ای بعد متوجه شدم به جای نوشتن،تصوير خيالی از اين شاعر نامور را کشيده ام، و اين برايم انگيزه ای شد تا پيکرهً ی اين شاعر را بسازم." 

 

(30)شناسنامۀ شاعران معاصر افغانستان

 

نمونه ی کلام:

سیه چادر

ســـيه چـــــادر مــــرا پـــنـهـان نــدارد

نــمـای رو مـــرا عــــــــــريــان نــدارد

چـــــــو خورشيدم زپشت پـــــــرده تابم 

ســــيـــاهی هــا نمـيگــردد نـــــقــــابــم

نــــمـــيــــدارد مـــــرا در پرده پنـــهان 

اگـــر عابــــــد نــبــاشد سست ايمــــان

تـــــو کــز شهــر طــــريقـت هـــا بيايی

بـــه مـــوی مـــــن چــــرا ره گـم نمايی

نـــخـــواهــــم نـــاصـح وارونه کـــارم 

که پای ضعف «تو»،« من » سرگـذارم

کـــی انصـافی دريــن حکمـــت به بـينم 

گـــنـــــه از تــو و مـــن دوزخ نشيــنم

بـــجــــای روی من ای مصلحت ساز!

بـــروی ضــعــف نـفــست چـادر انداز

——————————————-

منبع معرفی نامه : وب سایت وطندار و افغان موج آدرس انترنتی:

http://www.vatandar.at/razmi37.html

http://www.afghanmaug.net

منبع شعر: وب سایت وطندار و افغان موج