حایل وهایل
نخست باید تاکید کرد که این واژگان بدون همزه پذیرفته شده اند ، در نوشتن آنها همزه بکار نیست .
ددیگر ، حایل با حی حلقی اسم است به معنای چدا کنندة دو چیز ، بین دو چیز ، چنان که از سعدی نقل شده است که :
پرده چه باشد میان عاشق ومعشوق
سد سکندر نه مانع است و نه حایل
هایل با هی دو چشمه صفت است ، به معنای ترساننده وهولناک ، چنان که این بیت مشهور حافظ گواه کاربرد آن است :
شبی تاریک وبیم موج وگردابی چنین هایل
کجــا دانند حــال ما سبکساران ســاحلــها
ثواب و صواب :
ثواب ، کار نیک ، پاداش کار نیک . ضد گناه یا عقاب . این کار ثواب دارد ، یعنی پاداش نیک درآخرت دارد . مولوی گفته است :
ز عشق کم گو با جسمیان که ایشان را
وظیفه خوف و رجا آمد و ثواب و عقاب
ناصرخسروراست:
قول را نیست ثوابی چو عمل نیست برو
ایزد از بهر عمل کرد تو را وعده ثواب
صواب ، ضدخطا ، مناسب ، درست و به جای . صواب دید یعنی لازم دید . نا صواب ، نادرست و ناجایز . ناصرخسروراست:
طلب رنج سوی مرد خردمند خطاست
مشمر گرت خرد هست خطا را به صواب
ارابه ، عرابه و عراده :
ارابه چرخی که وسایل نقلیة چرخ دار برآن بایستند وبروند .
وسایل نقلیة چرخ دار. از سیفی هروی نقل شده است .
روزی که بر ارابه سوارند دلبران
در دلبریست از همه این شوخ پیشتر
پس سوار شدن بر ارابه یعنی با کلمة اضافت بر کابرد داشته و دارد .
عراده واحدشمارش توپ ، تانک ودیگر .
عرابه یکی از وسایل جنگی پیشینه که امروزه وجود ندارد .