قندهار
اما صوبۀ قندهار در عصر اکبر توابع ذیل داشت:
شرقا
۱-ولایت دوکی مه قلعۀ خشت خام داشت و افغانان ترین و کاکړ دران سکونت داشتند.
۲-ولایت پشنگ: دارای قلعۀ گلین، مسکن افغانان کاسی و بلوچ (کویتۀ موجوده ).
۳-ولایت شال: دارای قلعۀ گلین، مسکن افغانان کاسی و بلوچ
۴-ولایت مستنگ : دارای قلعۀ گلین و مسکن افغانان کاسی و بلوچ ( داخل بلوچستان حالیه)
۵- ولایت خیل گری (چهل گزی)
۶-الوس پنی: که اقوام پنی افغان است.
۸-الوس جمند (زمند) قومی است از افغان.
۹-سرخ رباط بلوچان: داخل جمع بلدۀ قندهار.
جنوبا :
۱۰-قلات بنجاره: دارای قلعۀ گلی
۱۱-شورابک: مسکن افغانان
۱۲-الوس بسیکه ( هسکی) افغان؟
۱۳- آلوس میر خانی افغان .
۱۴-الوس مشواڼی افغان.
شمالا:
۱۵-ولایت کلات ترتوک، قلعۀ گلی مستحکمی دارد، مسکن افغان غلجی .
۱۶-هزاره دهله (هزار دهله) (دهله کنون که بند ارغنداب دران احداث شده )
۱۷-هزاره بنجه بنجی (دهجربنجی)؟
۱۸-ولایت ترین, دارای قلعۀ محکم (در پښتو اکنون تیری گویند) .
غربا
۱۹-ولایت گرمسیر
۲۰-ولایت زمین داور.
۲۱-الوس سیاه خانه.
۲۲- کشک نخود: دارای قلعۀ مستحکم گلین که داخل جمع قندهار است (۴)
این بود تشکیلات ملکیه قندهار در دورۀ اکبر، ولی بعد ازین دوره ها در عصر شاه جهان ولایت قندهار هفت قلعۀ مرکزی بزرگی داشت و مربوطات آن قلعه وار بحساب میرفت که ذیلا شرح داده میشود:
۱-قلعۀ قندهار: با قلعۀ کشک نخود.
۲-قلعۀ قلات با سه قلعۀ متعلقۀ آن مقر، شهر صفا، هوله رباط (۵) .
۳-قلعه فوشنج با نه قلعۀ: دوکی چتیالی، هرنائی (۶) ، سه کوته، فتح آباد، شال، مستنگ، کلات،ینچاره تل.
۴-قلعۀ زمین داور با چهارده قلعه : وابستان (وابستان موجوده ) درفتی، موسی ، بید زیرک، شهرک، ساربان، ملبون، نوزاد، برزاد، دهنه، لرغر، سیاآب، فولاد، دلخک.
۵-قلعه ترین با ده قلعه: ورزگان، ارلنگ،درفشان، چهار شنبه، نوح ، تمران، تمزان، کزیوشیر(۷)، ده راوت.
۶-قلعه بست با هشت قلعه:خلج، هزار اسپ، هزار جفت، شملان، ملخان، صفار، لکی ، خنشی (۸)
۷-قلعۀ گرشک با هشت قلعه:مالگیر، هیرمنداب،تیزی بابا، حاجی سنگین، دژغوری ، دژسفید(۹)
بعد ازین الحمید، در عصر شاه جهان، این چهار صوبه را از جمله (۲۲) صوبۀ مملکت شاهنشاهی مه عائدات همه آن بحساب آنوقت هشت ارب و هشتاد کرور دام(۱۰) است ، چنین شمرده است:
۱-صوبه کابل شانزده کرور دام
۲-صوبۀ کابل شانزده کرور دام
۳-صوبه قندهار شش کرور دام
۳-صوبۀ بلخ هشت کرور دام
۴- صوبۀ بدخشان چهار کرور دام(۱۱)
ظاهراً این تقسیم بعد از عصر جهانگیر بنظر میرسد، در دوره های پیشتر هنگامیکه بابر هنوز بر هند نتاخته بود چون کابل مرکزیت داشت و بلخ هم داخل مقبوضات وی نبود، بنابر آن صوبه قندهار موقعی که در سال (۹۱۳ه) دفعۀ اول و در (۹۲۶ه) دفعۀ دوم بدست بابر آمد، یک ولایت شهزاده نشین حکمرانی بابر گردید و ظاهراً از صوبه مرکزی کابل منفک بود، همچنان در بدخشان یکی از اقارب و شاهزادگان تیموری بحیث تیول حکمرانی میکرد، حینیکه بابر بر هند تصرف میگوید و در آنجا می میرد می بینیم که شهزاده کامران در تمام صفحات افغانستان حکمفرماست، که در اوایل سلطنت همایون پنجاب وپشاور لغمان و بامیان وقندهار تماما زیر ادارۀ کامران بوده تنها ولایت بدخشان به سلیمان میرزا شهزاده تیموری سپرده میشود و درین اوقات قندهار نیز حکم صوبه علیحده میگیرد، و کامران خواجه بیگ را به حکمرانی آنجا می گمارد.
بعد ازین نیز کابل و قندهار و بدخشان بحیث صوبه های جداگانه شناخته میشود و در وقتیکه همایون وبرادرانش باهم خون میریزند،
مختصر اینکه در دورۀ بعد از اکبر تشکیلات ملکیه بصوبه و سرکار و شهر و قلعه و تهانه تقسیم میشد و غالبا صوبه دار آمر ملکی و نظامی بوده و معاش هنگفتی داشت، مثلا علی مردان امیر الامراء صوبه دار کابل در عصر شاه جهان دوازده کرور دام معاش داشت(۱۶) و زیر دست صوبه دار مامورین ملکی و عسکری بنام کومکی و تعنیات و فوجدار تهانه دار ، قلعه دار، تیولدار، دیوان ، قاضی ( میر عدل) کوتوال، بخشی احدیان و بخشی منصبداران و قاضی عسکر وواقعه نویس و غیره اداره امور را می نمودیم که در تواریخ این دوره زیادتر باین نامها بر میخوریم، بشرح ذیل :